🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مثلِ دریاچه ی ارومیه
حال و روزم اگر مناسب نیست
چه کند این دل وفادارم؟
بوسه ای کودکانه کاسب نیست
از حقوق بشر بیا بگذر
جبهه بودم جنایتی دیدم
صحنه هایی که گفتنش امروز
نازنینم زیاد جالب نیست
یَمَن ام، مثلِ تَنگِ چَزابه
پَرپَرِ دستِ دیو آلِ سعود
کعبه را غیر قومِ صهیونی،
سالها دیده ام که حاجب نیست
اقتصاد وطن چه بیمار است!
درد آن هم به ایدز می ماند
چه شود عاقبت که این بیمار؟!
دیگر اینجا کسی محاسب نیست
زیر پَرچینِ آرزوهایی
خطبه ی دل دوباره می خوانم
عشق و جان و مَلَک همه هستند
بجز آدم، کسی که غایب نیست
چه کسی گفت کم غزل دارم؟
بس که دارم غزل، شبی دیدم
نکته سنجی به محفلی می گفت :
«طارق ما بسانِ صائب نیست؟»[1]
17 اردیبهشت 1394
[1]. منظورم به لحاظ کثرت شعر است نه کیفیت… زیرا هزار سال دیگر هم کسی نمی تواند به گَردِ توسن تیز پای شعر و ادب، حضرت صائب تبریزی برسد.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
شهریور 25, 1401
زیر ِ پرچین ِ آرزوهایی
خطبه ی دل دوباره می خوانم
عشق و جان و ملک همه هستند
بجز آدم کسی که غایب نیست
درود بر شما
بسیار زیبا سروده اید
💐👏💐👏💐👏💐👏💐
پاسخ
شهریور 25, 1401
درود بر استاد عزیز
میهمان شعر بسیار زیبایتان بودم
قلمتان ماندگار و
روزگار بر وفق مراد
🙏🌺🌸🌸
پاسخ
بستن فرم