🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ستاره

(ثبت: 251912) مهر 21, 1401 

ستاره

دوش دیدم یک ستاره مستِ مست
در سحرگاهان قدح بگرفته دست

اختری رقصنده و دامـن کشـان
چـون پریـزادی میـانِ پرنیــان

مست و خندان گشت در اوج فلک
محو چشمانش همه حـور و ملک

گفتم ای محبوب، ای رخشنده تاب
وه چه زیبــایی، فـروزانی و ناب

فاش میگویم به تو از حال خویش
راز هم بگشا تو از احوال خویش

دیدم آن روشن فروغِ شب شکن
لب فرو میبست، خاموش از سخن

حالیا دیـدم که آن یــار لطیف
نور سوسو میزند ، مات و خفیف

گفتـم ای سیمیـن بر فرخنده رو
می شوی خاموش آخر از چه رو

تا که هشیــاری مرا حرفی بزن
راز بگشـا ، ای بت شیرین سخـن

قطره ی خونی ز چشمانش چکید
چون شهابی پرده ی شب را درید

گفـت آن شیـرین لب از روز ازل
از کتاب عشـق خواندیم یک غزل

زاده ی عشقیم و با مهرش به لب
دائمـا از عـشـق می افتیم به تب

رازهـا داریم و اسـرار نهـفـت
زین سخنها با که باید حرف گفت

عاشقی بـودم زمـانی پیش ازین
آتشی از عشق خواهم بیش ازین

آمده ست آن روزگـارانم به سر
خط پایان است، بی عشقم دگر

لیک مرگ ما شروعی دیگر است
در غروب مـا طلوعی دیگر است

زان قــدح نوشید، آنگه تب نمود
پرتو افشان گشت وانگه زود ِزود

همچـو ققنوسی دوباره پر کشید
آتـش عشقی بدین عالم کشیـد

گرچه می میریم ، امـا زنـده ایم
زاده ی عشقیم و ما پاینــده ایم

سینا ورمزیار

 

 

 

 

نظرها 10 
  1. صفا یغمایی

    مهر 21, 1401

    درودجناب ورمزیار
    زیباوروان بود.
    فقط ایکاش برای “خواندیم یک غزل”
    و
    ” می‌افتیم به تب”
    فکری میکردید.چون به یکدست بودن
    شعرتان لطمه زده‌است.
    موفق و پاینده باشید.
    🌺🌺🌺

    • سینا ورمزیار

      مهر 21, 1401

      درود جناب یغمایی عزیز . سپاس از نکته سنجی و حسن توجهتون . نکاتی که فرمودین رو حتما ویرایش خواهم کرد .
      بازم ممنون . مانا باشید 🙏🌹🌹🌹

  2. طارق خراسانی

    مهر 21, 1401

    سلام دوست شاعرم
    بنده به خاطر مشغله های کاری گویا به شما خیر مقدم نگفته ام
    به وبسایت پاک خوش آمده آید 🌹🌿🌹
    نور چشمم نمیدانم اهل نقد هستی یاته؟
    تا جوابم را نداده ای عرض می کنم اهل نقد رند هستند رند در ادبیات عرفانی یعنی هوشیار و بیدار و آگاه و اهل معرفت
    بگذار این رباعی ام را برایت بفرستم تا رند را بیشتر بشناسی
    استاد به من رَنده ای و چوبی داد
    رِندی به جهان ز رَنده ای یادم داد
    آن رَنده چو پوشال برآورد زچوب
    در خویش نبرد و در پیش نهاد
    استاد معنوی حقیر زنده یاد سید مسعود ریاضی کرمانشاهی روزی در کلاس معرفت فرمودند رِند غلط مصطلح است، رَند درست است و از رَنده می آید زیرا معنی منفی رَند، زدن و چپاول و دَر رفتن است از ران گاوی گوشتی رَندیدن
    در هرصورت بنده با اجازه ی شما یک بیت این متنوی بسیار شور انگیز را ویرایش می کنم اگر دوست داشتید لحاظ بفرمایید :
    رازهـا داریم و اسـرار نهـفـت
    این سخنها بر که باید بُرد و گفت
    در پناه حضرت دوست موفق و موید سلامت باشید. 🌿👏👏👏👏👏👏👌🌿

    • سینا ورمزیار

      مهر 21, 1401

      درود بر شما استاد طارق عزیز .🌺 سپاسگزارم از حسن توجه و لطف و التفاتی که به این چند خط سروده ی ناقابل داشتید . حضور در این محفل لطفی ست که شامل حال بنده شده تا در محضر شما عزیزان بیاموزم . ابیاتی که شما و دوستان فرمودین رو به دیده منت و در اولین فرصت ویرایش خواهم کرد .🙏🌹
      نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
      شیوه رندی و خوش باشیِ عیاران خوش است.
      مانا و برقرار باشین همیشه قربان 🙏🌹🌹🌹🌸

  3. فریبا نوری

    مهر 21, 1401

    گرچه می میریم ، امـا زنـده ایم
    زاده ی عشقیم و ما پاینــده ایم

    درود جناب ورمزیار گرانقدر
    🌷🍃🌷🍃🌷

    • سینا ورمزیار

      مهر 21, 1401

      درود بر شما سرکار خانم نوری عزیز . سپاس بیکران از مهرتون . پاینده باشید 🌺🌸🙏

  4. مینا فتوحی

    مهر 21, 1401

    لیک مرگ ما شروعی دیگر است
    در غروب مـا طلوعی دیگر است

    و باز هم سروده‌ای زیبا از شما 👏👏👏

    شاید به همین دلیل، زندگی اینقدر زیباست، چرا که در پس هر غروبی ، طلوعی دیگر است و در پس هر سقوطی ، پر پروازی ….

    • سینا ورمزیار

      مهر 21, 1401

      درود بر شما . زندگی هر انسان همچون ستاره است . گاهی ستارگان پس از خاموشی ، دوباره فروزنده میشن و این بمانند تولدی دوباره و نوزایی در انسان است ، چرا که آدمیان دو بار زاده میشن یک بار از بطن مادر ، و دگربار از بطن اراده و خودآگاهی خویش . سپاسگزارم 🙏🌹🌺

      • مینا فتوحی

        مهر 22, 1401

        باشد که دگر بار زاده شویم! از بطن اراده و خودآگاهی خویش

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا