🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سراب آرزو
بنده ای که از خدا دلگیرشد
ریزه خوار زشتی تقدیرشد
اشک درچشمان خیسش حلقه زد
بین من های خودش تحقیرشد
کوله بارش حسرت فریاد ؛ آه
درسراب آرزو تبخیرشد
مثل موج ریز و نرم سطح آب
لابلای صخره ها تسخیر شد
قطره ای کاغوش گل محتاج اوست
بر کویر افتاد و بی تأثیرشد
دست و پا زد لابلای غصه ها
قصه اش در بی کسی تفسیرشد
عمرنیکویش به نومیدی گذشت
درفراق آرزوها پیر شد
پیرنظر (سلیم)
بهار : ۴۰۳
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
تیر 4, 1403
درود بر شما
زیباست و البته دلگیر
شاد و سلامت باشید💐💐💐
پاسخ
بستن فرم