🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سرو آزادی
آگهم از اصل و بنیادی که میسوزد هنوز
لاله های رفته بر بادی که میسوزد هنوز
گو بباران تا بریزد قطره های خویش را
بر سر عریان شمشادی که میسوزد هنوز
کاروان می آید از پیچ و خم دلدادگی
از مسیر محنت آبادی که میسوزد هنوز
می رسد غمناله ای بین زمین و آسمان
در نفیر سرخ فریادی که میسوزد هنور
خانه جور و ستم بر توده خاکستر است
در تقاص ظلم بیدادی که میسوزد هنور
اربعینی دور از کوی تو ماندن مشکلست
در تب آن سرو آزادی که میسوزد هنوز
دست تقدیرُ قضای حق تو را بگزیده بود
در ازل تقویم ایجادی که میسوزد هنوز
گرچه معصومی مرا تا اوج حسرت برده ای
غمزه هایی را نشان دادی که میسوزد هنوز
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
مهر 19, 1398
سلام و درود استاد
بسیار زیباست
لذت بردم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 19, 1398
اربعینی دور از کوی تو ماندن مشکلست
در تب آن سرو آزادی که میسوزد هنوز
سلام و درودها
استاد معصومی ارجمند
اجرتان با حسین ابن علی علیه السّلام
تقدیمی : ❤️🌹
یادی از یاران رفته شد ، چه گویم ای عزیز
لاله فرضی رفته یاران را به جانب رستخیز
دل اگر هان سوز دارد بر حسینی تشنه لب
بر عطشناکی هم اویی تا قیامت اشک ریز
ولی اله بایبوردی
19 / 07 / 1398
🌺🌺🌹❤️🌹🌺🌺
پاسخ
مهر 19, 1398
سلام و درود بر حضرت معصومی عزیز
غزلی به غایت زیبا و دلچسب است
آفرین بر آن طبع گهر آفرین
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏❤️🌿
پاسخ
مهر 19, 1398
درپناه حق
سپاس از حضورتان
بسیار زیباست🌿
پاسخ
مهر 20, 1398
جناب معصومی عزیز ، صاحب غزل های زیبا و خوش آهنگ و دلنشین، بی نهایت معنا دار و ماندگار بود و هست.
بهره بردم … درود بر شما
پاسخ
بستن فرم