🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سجـده به خـون شهیـد
وصلت صوم و صلات، فصل صیانت چشید
صورت صحت نوشت ؛ نقش صیامی کشید
ماه خدا میز بان ؛ سفره سرا ست ؛ آسمان
رحمت عام خدا ست ، چتر جهانی ، کشید
اکرمکم عند ربّ، صحبت ازین قدرِتوست
تا، به که ها؟بست دل، یا،زچه ها ؟دل برید
روزه ، زمام کُنشت ؛ فطره ، فزاید خورشت
قدر، شبی در بهشت ؛ دل سوی احیاء برید
میـز نهـاری ، نه هـار ؛ را ه میـانـه ، مهـار
باغ ، همیشه ، بهار ؛ پاک شد ؛ از هر پلید
بار گسست اش نبود شاه ؛ در این ماهِ داد
باز گسست اش نبین ؛ بَین شنود و شنید
خـام خـرد ، می نگر ؛ بعد هـزاران ، اگـر
عشق سره، سر برید ؛ ناسره را ، می پزید
دامن گل هشته ام ؛ خواهش دل ،کُشته ام
طره، رها کرده ام ؛ طره ، مرا ، می کشید !
خسته شد از سرزنش ؛ تا، من برتر، ز من
خوف و رجا ، توأمان ؛ حامـله ها ی نوید
توبه شکن ، مثل من ! فاجعه را ، مشتری
من به جفای ش ، جری ، یار ، وفا می تنید
سدّ کرم لب به لب ، غوطه ورت ، خواستار
گر نروی ؛سرمکش؛ فائضه ات ، تا ، چکید
غافله های وقیـح ، فاصله ها ، ا فکن اند
حرمت آدم ، شکست ؛ عصمت حوا ، درید
عشق ، کند جان شنا ؛ جان تو ،عشق آشنا
عاشق اگر نیستی ؛ زید که ؟ هستی؛ یزید !
وعده ء وصل قریب ، چهره کند ؛ دلفریب
بزمِ هَمـایش ، پُر ؛ از ، ترجمه های نشید
زین همه غوغا ، شده ، مـرغ دلم ، شورشی
بند قفس گر نبود ؛ با قفس اش ، می پرید
سر ، به فدایت ؛ علی ! سرّ خدایی ؛ عـلی !
سر به مناجات عشق؛سجده به خون شهید !
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):