🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
رفتم میان خاطره ها زندگی کنم
بی تو چگونه… آه… چرا زندگی کنم؟!
از دست های سرخ زمین زخم خورده ام
تا در نگاه سبز خدا زندگی کنم
وقتش رسیده است که با انتخاب مرگ
از ریشه های خاک رها زندگی کنم
سبزم ولی کسی که مرا زرد کرده است
می خواهد از درخت جدا زندگی کنم
از شاخه ام جدا شده بر باد رفته ام
افتاده ام که سر به هوا زندگی کنم
انگار سر به زیر شدن نیست قسمتم
شاید خدا نخواسته تا زندگی کنم
#عظیمه_ایرانپور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
مهر 30, 1398
درود بر شما
ارجمند
خوش سروده اید
…
باید برای فصل بهاری که می رسد
در کوچه باغ “حول و ولا” زندگی کنم
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پاسخ
آبان 1, 1398
سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی
و همسرایی زیباتون🌸
پاسخ
مهر 30, 1398
از دست های سرخ زمین زخم خورده ام
تا در نگاه سبز خدا زندگی کنم
دیدگاه خدایی داشتن ….
دلنمیراد
تقدیمی : 🌸
باب استغنا به رویت شد گشا
ای بشر خاکی جدا از تن بیا
بر سرایی پا گذاری جان من
فقر را رؤیت فنایی تا بقا
ولی اله بایبوردی
29 / 07 / 1398
🍃🌷🌿🌿🌷🍃
پاسخ
آبان 1, 1398
سلام بزرگوار
ممنونم از حضور سبز
و تقدیمی زیباتون🌺
پاسخ
مهر 30, 1398
امید که همواره سربلند و سبز
روزگارتان را بگذرانید …
با نشاط و سالم …
موفق باشید …
پاسخ
آبان 1, 1398
ممنونم از همراهی
و حضور سبزتون
زنده باشید در پناه خدا🌷
پاسخ
مهر 30, 1398
سلام عظیمه بانوی نازنین
سروده ای دل انگیز و غمین خواندم
که زیباست و دلشنین
درود بر شما🌺
پاسخ
آبان 1, 1398
سلام سپیده خانم عزیز
امیدوارم غمی شیرین بوده باشه
زیبا نگاه شماست
ممنونم🌹
پاسخ
آبان 1, 1398
سلام و درود
در باره ی این شعر تلخ و هنر شاعرانه ات نمی دانم چه بگویم
چشم هایم بارانی ست
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏🌺🌿
پاسخ
آبان 1, 1398
سلام عموجان
امیدوار بودم حس قشنگی که لحظه ی سرودن همراهم بود از تلخی اثر کم بکنه
به هرحال متاسفم اگر کامتان تلخ شد
چشمان مهربانتان همواره قرین برق سرور🍃
پاسخ
آبان 3, 1398
سلام
غزلی بسار زیبا را قلم تازاندید
دستمریزاد
عالی عالی عالی
🌺🌺🌺
پاسخ
آبان 6, 1398
سلام و عرض ادب
خوشحالم زیبا خواندید
سپاس سپاس سپاس🌸
پاسخ
بستن فرم