🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
🔆☀️🌞🌤🌥
1-
سمفونی رفتنت
بلوای شهر مردگان…
پ.ن 1:
غربت؛
تقدیر بیرحمانهایست
چه برای ما که اینجا دود میشویم
چه شما که آنجا آب شدید…
استاد عباس معروفی … کتاب سمفونی مردگانش را که می خواندم تک تک شخصیتها را حس کردم با هرکدام درد کشیدم معلوم بود که با تک تکشان زندگی کرده و گریسته و غصه تک تک آنها را خورده … اسطوره ی بی تکراری که قدرش را ندانستند… او دق کرد از آن همه غصه از انسان بودن، دغدغه مند بودن، خوب بودن…
محبوب مردمی و یادت جاوید می ماند
سمفونی یاد تو
جاری ست
در قلب جهان
می رسد آوای دلتنگی
ما تا آسمان؟
**************
2-
مثل خورشیدی اگرچه
خانهات در آسمان
از هزاران پنجره
نورت به جانم میرسد…
*************
3-
خستهام مثل غروب جمعه ای
که به خورشیدِ نگاهت نرسید…
4-
بخت شب
از ماه رویایت
سپید؛
مه ناز نصیرپور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
بستن فرم