🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سودای فرات
به میدان میفرستد حضرت جانان برادر را
یل ام البنین، سقای خوبان، پور حیدر را
به آغوشش گرفته بار دیگر در حریم عشق
حسین ابن علی در خیمه گه شیر دلاور را
برای تشنه کامان حریم صبح بیداری
رها در عطر باران می کند سرو و صنوبر را
علم در دست و مشک آب بر دوش ابوفاضل
تماشا می کند یارب! سکینه سمت باور را
حسین آهسته می خواند برایش آیه قرآن
که می بیند بگرداگرد صحرا فوج لشگر را
علمدارست و سودای فرات و جرعه آبی
به سمت آسمان ها می کشد الله اکبر را
به رخصت می نشیند روی زانوی ادب شاید
بگیرد امر و فرمان از کف سالار و سرور را
به قربان نگاه نی نی چشمان خونباری
که با روح شهادت می برد فرمان رهبر را
خدا را شکر می گویم به اشک دیده معصومی
که کِلک از مهر خوبان می زنم اوراق دفتر را
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
شهریور 7, 1399
باسلام و درود خدمت عزیز ارجمند آقای معصومی
زیبا و ستودنی
آن شاا… همیشه رقص قلمتان در راه
حق و حقیقت که همان راه اولیای الهی. است بر چکاد هنر بدرخشد
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 7, 1399
درود برشما جناب معصومی گرانقدر
بسیار عالی
التماس دعا
پاسخ
شهریور 7, 1399
درود و عرض ارادت و تسلیت استاد معصومی عزیز
بسیار زیبا و ارزشمند اجرتون با حضرت عباس🥀🥀🥀
پاسخ
شهریور 10, 1399
یا ابا الفضل❤️
پاسخ
بستن فرم