🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سکوت شالیزار

(ثبت: 237120) اسفند 25, 1399 

 

رفتی و در خودم فرو رفتم
روی قلبم خراش تاول ها
مثل یک شاخه ی شکسته شده
در سکوت سقوط جنگل ها

بعد تو غم نشسته روی دلم
غم یک عالم انتظاری خشک
غم یک کهکشان شهاب آلود
غم باران غم بهاری خشک

حسرت بی تو در دلم روئید
آسمان بی تو با دلم قهر است
بدترین درد اینکه می بینی
دشمن من تمام این شهر است

چه کنم هیچ کس نمی فهمد
غم و اندوه بی تو بودن را
بد تر از آن همین که می فهمی
زخم های دل سرودن را

چشم بر راه مانده ام اینجا
که تو از راه رفته برگردی
دست غربت به شانه ام بکشی
حس کنی انجماد و نامردی

آی مردم … نمی شود طی کرد
جاده ای که همیشه بن بست است
دختری که درون تنهایی
از نگاه حسود غم خسته است

باید امشب تخیلی بکنی
جاده های سکوت شالیزار
کوه هایی که طعم غم دارند
طعم دستان مادرم انگار

نسبتم می رسد به اورانوس
توی منظومه ای که غمناک است
توی یک آسمان پر از اندوه
که هوایش همیشه نمناک است

سر فرو می برم گریبان را
مثل شبهای بغض آلودم
مثل روزی که ساده می رفتی
من پر از شوق دیدنت بودم

کاش می آمدی و می دیدی
جای تو در تن دلم خالی است
بعد تو زندگی پر از درد است
زندگی قهرمان پوشالی است

بعد تو زندگی سرابم شد
عشق تصویر توی قابم شد
غم مرا در تنش بغل کرده
زندگی بعد تو خرابم شد

#پرستش_مددی

 

 

 

 

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    اسفند 25, 1399

    سلام و درود بر شما🌹🌹🌹

  2. کاوه ایزدیار

    اسفند 27, 1399

    👏👏👏👏👏
    🌺🌺🌺🌺🌺

  3. طارق خراسانی

    فروردین 3, 1400

    سلام و درود

    غم آلوذه ولی بسیار زیبا

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا