🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شادی
چه زیبا هاله ای دارد ، شب مشکین چشمانت
هزاران مست می خوانند سرِ پرچینِ چشمـانت
دلم پَر می کشد یارا برای دیدن رویت
عجب لعلی چه گرمایی ، غم سنگین چشمانت
صدای تبشه ی فرهاد نمی آید به گوش، امشب
که فرهاد دلم کنده ، دل از شیرینِ چشمانت
سیه زُلفت ، لب و ،سینه ، سه رکن خانمان سوزم
نرفته هرگز از یادم ، اصول الدین چشمانت
نگاهت یار زیبایم ، بهـاری دلنشین دارد
سفر کُن یک دمی با من ، به فروردینِ چشمانت
در آغوشت کشم امشب غم دل را دهم بر باد
خطرها میکند « شادی » به روی مین چشمانت
شعر از محمدرضاذکاوتمند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
شهریور 17, 1401
سلام اصول دین بیاورید چگونه است؟
پاسخ
شهریور 17, 1401
درود برشما
اصول الدین آوردینی نیست
دراینجا اشاره از پرسش زیاد است
(تمثیل اصوالدینمیپرسی )
پاسخ
بستن فرم