🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پشت تمام قافیه هایم کمین بگیر!
من شاعرم به عشق شبیخون یاد تو!
هرشام، در غروب نگاهم طلوع کن
زیباست شعله های غزل گون یاد تو
طوفان حریف ریشه ی اندیشه ام نشد
تنها گشود پای مرا بر دیار درد…
سخت است باور همه ی معجزات عشق
سخت است معتبر شدن از اعتبار درد…
الله اکبر! اینهمه می سوزم و هنوز
تکبیر، انعکاس حضور تو در من است!
باید برای درک تو از خویش بگذرم…
“عارف” فقط مسافر “خود را شکستن” است…
باید تمام فاصله ها را رصد کنم
آخر همیشه فاصله ای هست بینمان…
تو بر فراز چرخش بی وقفه ی منی
مثل زمین و پهنه ی بی مرز کهکشان…
باید تو را نفس نفس از لحظه ها گرفت…
در سینه شهد شادی عشق تو را چشید
در باور بهاری خود جاودانه شد
هر کس نسیم لطف تو بر خاطرش وزید…
نگذار راه زندگی ام بی تو طی شود
آرام دستهای جنون مرا بگیر…
نگذار بی تو ملعبه ی لحظه ها شوم
بر بودنم بتاب! که دیر است…دیر…دیر…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
مهر 14, 1396
نگذار بی تو ملعبه لحظه ها شوم
بر بودنم بتاب که دیر است دیر دیر
پاسخ
آبان 23, 1395
سلام بانو ی بزرگوار
بسیار زیبا
پاسخ
آبان 24, 1395
تو برفراز چرخش بی وقفه ی منی
مثل زمین و پهنه ی بی مرزکهکشان
درود بر بانوی شعر و ادب سرزمینم ……
مثل همیشه عااااااالیست……
پاسخ
آبان 24, 1395
سلام و درود بر بزرگ بانوی شعر پاک
مانند همیشه زیبا و بی نظیر
در پناه خدا
پاسخ
آبان 24, 1395
باید برای درک تو از خویش بگذرم…
هرچه خواستم ایرادی بر آن بگیرم نشد. در اوج است!
پاسخ
آبان 24, 1395
باید تو را نفس نفس از لحظه ها گرفت
دروووود بانو آرامش عزیز
مثل همیشه عاااااالی
لذت بردم
پاسخ
آبان 27, 1395
درود برشما
پاسخ
تیر 25, 1396
درود بر شما بانو آرامش گرامی
زیباست
لذت بردم
پاسخ
بستن فرم