🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شعاع دل ، به تو چشم انتظار می مانم
اگر چه می کُشدم ، بیقرار می مانم
منم چو کودک جنگی که در قبیله ی عشق
میان آتش و خون بوته زار می مانم
اگرچه بودی و رفتی اگر چه بی تو کمم
اگرچه بی تو خزانم بهار می مانم
به یاد محو نگاهت به طاق نقش جهان
چهل ستون به رهت استوار می مانم
اگر چه کوهم و دنیای شعر بی سر و ته
به شرق وسعت عشقت غبار می مانم
فقط نگاه شقایق بخواند از رویم
شبیه بغض ترک بر انار می مانم
مرا ببخش اگر که هنوز اسمت را
به میم تا که نگویم خمار می مانم
مگر که پر شود این ساغر دو ساله ی عمر
شعاع دل به تو چشم انتظار می مانم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
بستن فرم