🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دلم گرفته برایت بگو کجایی تو
مگر به مکتب ِ یاران بی وفایی تو
همیشه در نگهت شور یک غزل داری
همیشه شاعر ِ اشعار دلگشایی تو
کتاب چشم مرا خط به خط تماشا کن
طبیب ِ حاذق عشقی شفا شفایی تو
مگو حکایت دلبستگی که طغیانی ست
برای زخم ِ دل ِمبتلا دوایی تو
تمام خاطره هایم قشنگ و رویایی ست
کمال عشق و امیدی بهار مایی تو
در این هوای غریبی میان ِ تنهایی
یگانه خالق عشقی که بی ریایی تو
خزان دمید و دلم را به خون خود آلود
بیا به دیدن ایندل ، طلا طلایی تو
طلعت خیاط پیشه
طلای کرمانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
آذر 15, 1402
درود بانو خیاط پیشه بزرگوار👏💐💐💐
پاسخ
آذر 15, 1402
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خداشادکام باشید
🌸🌺🌸
پاسخ
آذر 15, 1402
سلام طلعت خدا
شاعر توانای پاک
چه قدر این اثر با شکوه به دلم نشست
خیلی زیباست
درودتان
در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👏👏🌱
پاسخ
آذر 15, 1402
استاد طارق ارجمند
از لطف شما بسیار مسرور و خرسندم
🌸🌸🌸🌿
پاسخ
آذر 15, 1402
از حضور پر مهر شما ممنونم
پاینده باشید
🌸🌸
پاسخ
آذر 15, 1402
درود بانو. از غزل پراحساس تان مستفید شدم🌷
پاسخ
آذر 16, 1402
سپاس از حضور گرمتان
🌹🌹
پاسخ
آذر 16, 1402
بسیار زیبا نقش زدید شاعر گرامی
پاسخ
آذر 16, 1402
درود خانم خیاط پیشه
با آرزوی سلامتی و توفیق الهی 🌹🌹
پاسخ
آذر 16, 1402
بادرود،
بسیارعالی ست به ویژه حسن ختام باطلا که کمتردیده میشود
🌈👏👏👏🌿
پاسخ
آذر 21, 1402
عاااالی دستمریزاد استادعزیز
پاسخ
بستن فرم