🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جانِ خوبانِ جهان عاشق باش
مثلِ آن آب روان، عاشق باش
به امیدِ تو غزلخوان شده ام
آیه ی یأس مخوان، عاشق باش
نان خود را ببر از سفره ی عشق
ای که ذکرت شده نان، عاشق باش
دوش فرمود شقایق به صبا
نشوی بادِ خزان، عاشق باش
زادن و کُشتن و بَر خاک زدن
کارِ چرخ است ،تو هان،عاشق باش
چون مَلََک عشق ندانست، از او
تو سری، دست فشان عاشق باش
سر به دامان ز چه بُردی ای گل؟
گُلِ خورشید نشان، عاشق باش
تیر 1392
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (12):
دی 25, 1401
۱-همه می دانید که اساس فلسفه بر عقل و تردید است و اساس عرفان بر قلب و یقین . به همین جهت راهی به هم ندارند و پیوند زدن این دو کاری معجزه آساست . عقل و دل راهشان جداست و ظاهرا نقطه ی اشتراکی با هم ندارند . عقل مظهر انتخاب و اختیار انسان ست . و قلب مظهر تسلیم و تمنا …
2 -شهاب الدین سهروردی از بچه های اطراف
زنجان ، هم فیلسوف بود و هم عارف . او تنها کسی بود که عقل و دل را به هم پیوند زد و عرفان و فلسفه را به هم تزویج نمود . و محصول آن را ” اشراق ” نام نهاد . در فلسفه ی اشراق ، مباحثی مانند عرفان و عشق و احساس و ایمان ، بیگانه نیستند . شهاب الدین سرانجام در سوریه زندانی شد . دقیقا به دستور فاتح جنگهای صلیبی یعنی صلاح الدین ایوبی !!! شیخ شهاب جوان را در زندان گرسنگی دادند تا وقتی از دنیا رفت . اما کتابهای آتشین او نامش را تا ابد جاودانه ساختند . به همین جهت مناسب دیدم به احترام او که عاشقی عاقل و عاقلی عارف بود ، عشق را از زبانش تعریف کنم .
شیخ اشراقی چه تعریفی از عشق دارد ؟
3 – شیخ اشراق ، عشق را نه تنها با عقل بیگانه نمی بیند ، بلکه عشق را فرزند عقل می داند . و زیبایی ( حسن ) و غم ( حزن ) را دو برادر عشق ! می گوید : ” بدان اول چیزی که در جهان خدای تعالی آفرید عقل بود . و عقل را سه همسر بود : شناخت خود ( معرفه النفس ) که حسن یعنی زیبایی از او پدید آمد معرفت الناس ( شناخت دیگران ) که حزن یعنی اندوه ، فرزند این مادر است و معرفه الله ( شناخت خدا ) که عشق هم فرزند این مادر است پس از مدتی عقل ناپدید شد و سه برادر ( عشق و حسن و حزن ) به دنبال او به زمین آمدند . حسن به کالبد یوسف رفت و یوسف زیبا شد . حزن به سراغ یعقوب رفت و یعقوب چشمانش را به او داد و کلبه اش را خانه غم ( بیت الاحزان ) نام نهاد و عشق هم به سرزمین مصر رفت و در وجود زلیخا جای گرفت . اما عقل یعنی خداوند این سه را از هم دور نگاه داشت تا وقتی که متوجه او شوند .
یعقوب پس از سالها از خدا استغفار کرد و یوسف در زندان بابت غفلتش عذر خواست و زلیخا هم به ناگهان پی به وجود خداوند برد . پس خداوند یعقوب و یوسف و زلیخا را در پایان قصه به هم پیوند داد . و عشق و حسن و حزن به هم رسیدند و عشق و حزن هر دو در پای حسن ( زیبایی ) سجده کردند . و عقل از این اتفاق خرسند شد .
4 -پس عشق از نظر سهروردی فرزند عقل است .
اما این سخن چگونه قابل اثبات است ؟ مانا معتقد است، وقتی آدمها در دام عرف گرفتار می شوند و از ابراز عشق به دلایل شرعی و قانونی و عرفی خودداری می کنند . یا کلا معتقدند که ازدواج باید عاقلانه باشد و به سمت عشق نمی روند . در واقع ناشی از عقل نیست . بلکه ناشی از ترس است . پس عقل هرگز برای انسان عشق را ممنوع نکرده ست . چون عشق به کشش و کوشش عاطفی و جنسی منجر می شود که آرامش روحی و ادامه ی نسل را ممکن می سازد . عقل همواره طرفدار مصلحت است و کدام مصلحت برای انسان از ادامه ی نسل مهمتر ؟ به همین جهت اگر فکر می کنید عشقتان را بیان نمی کنید و دنبال عاشقی نبودید کارتان از روی عقل بوده کاملا خنده دار است. کار شما از روی ترس بوده . عقل به جاودانه بودن تو کمک می کند. نه به عقده ای شدن و نابودی خودت و انقطاع نسلت ..
5 -عشق از عشقه می اید . و آن نام گیاهی ست در هند که به دور هر موجودی که می پیچد ، شیره ی درونش را می مکد . و عشق از آن جهت به عشقه شبیه است که درون انسان را از پلیدی و ناپاکی تخلیه می سازد . ( اینهم تعریف دیگری بود از شیخ اشراق )
پس با این حساب نشانه ی عشق صادق این است که تو را از خودخواهی و منیت و نفسانیت و دروغ و دغل و ترس و خبث و حرص و حسد ، دور کند و به اخلاص و یکرنگی برساند . نشانه ی عشق فروتنی ست. تو اگر با چاقو و گرز در خانه ی طرفت را گرفتی و یا تهدیدش کردی به خودکشی ، اینها نشانه ی خودخواهی هستند . عشق کاملا برعکس خودخواهی ست . عاشق از خود خالی و همه وجودش از او پر می شود . پس چگونه می تواند به خود فکر کند ؟؟ و البته عشق مراحلی دارد . گفتم که گرز و شمشیر کشیدن نشانه عشق نیست . اما نگفتم بی غیرت باش . اگر او هم ترا دوست دارد برایش بجنگ . اما اگر او ترا نمی خواهد صبر کن .
6 -عشق هم از دایره ی اختیار انسان بیرون است . همانطور که در حالت طبیعی نمی توانی برای روز تولدت و مرگت تصمیم بگیری . برای عشق هم نمی توانی تصمیم بگیری که چه کسی را دوست بداری یا از کسی متنفر باشی . به همین جهت ملامت بر عشق واقعا گناه بزرگی ست . کسی را به خاطر اینکه عاشق کسی شده ملامت نکنید . عشق اصولا قاعده مند نیست. دستکم تابع قوانین مسخره ی بشر نیست . به سن و سال و موقعیت و شغل و نژاد و اقلیم و … کاری ندارد . برای همین است که هرگز قابل پیش بینی نیست . ممکنست پنج تا بچه داشته باشی . ممکنست عروس و داماد داشته باشی . ممکنست سید یک فرقه باشی یا رهبر یک مملکت یا بزرگ یک قبیله ، اما دچار عشق شوی . عشق ممنوع و غیرممنوع نداریم . عشق همیشه عزیزست به قول حافظ :
“جانب عشق عزیزست فرو مگذارش”
7_ از نظر مانا ، قاعده و احترام و رعایت برخی اصول که پایه ی فرهنگ هستند خوب است . اما دلیل توجیه یک رابطه ، عشق است و دیگر هیچ . تا وقتی همسرم بر من حلالست که دوستش دارم و دوستم دارد . وگرنه همخوابگی با کسی که ترا دوست ندارد تجاوز و ظلم محض است . راستی شما اهل عشقید یا تجاوز ؟؟
و سخن آخر اینکه عشق تنها دلیل زندگی و پویش و تلاش و نشاط است . نه فقط در انسان که در تمامی کائنات . عارفان حتی چرخش ذرات را هم معلول عشق می دانند و البته عشق به غیرخدا را مقدمه ی ورود به عشق خدا می شمارند و معتقد به گذر از مرحله ی عشق زمینی هستند . اگر تا حالا عشق را تجربه نکردی برایت متاسفم . تو یک ماشین هستی و هنوز انسان نشدی . چون پس از عشق رنگ ها را می شناسی و نواها را می شنوی . دیدن و شنیدن ، پس از وقوع عشق اتفاق می افتند وگرنه تو قبلا فکر می کردی که رنگ گل و نوای قناری را متوجه هستی . اما آن فقط یک وهم باطل بوده . تا عاشق نشدی نمی توانی مدعی درک و بصیرت باشی . راستی سخن یاوه نگو و ناصح خیرخواه دیگران هم نشو به سمت عشق برو تا دچارش شوی . و جزو رندان بلاکش قرار بگیر .
ساده تر اینکه اگر خانم و آقایی را کنار هم دیدید که دست در گردن هم انداخته اند ، به حریمشان احترام بگذارید . آنها دلیل وجود و چرخش و حیاتند . و تو بر سفره ی سخاوت آنهاست که ریزه خوار هستی و از صدقه ی سر احساس آنهاست که نفس می کشی باور کنید فقدان عشق چیزی نیست جز تاریکی جهان و سخن صمیمانه تر اینکه : مانا هم همسرش را دوست دارد .
…
ممنون از حوصله ی آبی تان
پاسخ
دی 29, 1401
سلام مانا جان
چه قدر عالی.
چه قدر خوب
یادگاری نه تنها در صفحه ی طارق بلکه برای همه ی اهل تحقیق گذاشته و مبارک آنان که این نفیسه ی عرفانی را می خوانند.
مانا جان، آنچه حافظ و عارفانی چون او در رَدِ عقل گفته اند استدلال، تدبر و تفکر را مذمت نکرده اند به عبارتی بهتر محفوظات سلول های خاکستری و عمکرد نرون ها را هرگز مردود ندانسته بلکه ستوده اند و به قول استاد معنوی حقیر زنده یاد مسعود ریاضی کرمانشاهی بدون عقل چگونه می توان عشق را شناخت؟
بنده فکر می کنم فراگیری های غلط، رذائل اخلاقی و وسوسه را این دست از عرفا مردود دانسته اند و همانند حافظ که می را می ستاید و گاهی منظور خواجه آن اب سرخناک سکر آور نیست عقل هم تعریف خاص خود را دارد بنده عقل را در مثنوی عشق چنین معنا کرده کرده ام:
عقل دانی چیست؟ یعنی وسوسه
بر تن تزویر باشد البسه
سپاس از حضور پر بار و مفیدت
در پناه خدا 🌱🙏❤️❤️❤️🙏🌱
پاسخ
دی 24, 1401
عاشق باش
سلام و درود و ارادت
جناب بابا طارق عزیز شعر فارسی
در پناه خدا بهترین ها نصیب تان ❤️🙏
پاسخ
دی 24, 1401
سلام بر فرزند شاعرم
رضاپور بزرگمهر
سپاس از مهر نگاهت
در پناه خدا 🌿🙏👏❤️🙏🌿
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و احترام محضر استاد جان عاشق
عشق است گره گشای هستی
گردابه رهان خود پرستی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
زیبا سرودید
جانِ خوبانِ جهان عاشق باش
همچو آن آب روان، عاشق باش
👏👏👏👏👏👏👏
لذت بردم از شعر پاک و دل انگیزتان
زنده باشید به مهر
درود هاااا
💐🙏❤️🙏💐
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و درود
سپاس از مهر حضور آن عزیز جان
در پناه خدا 🌿🙏❤️🌿
پاسخ
دی 24, 1401
درودتان استاد سخن،استاد خراسانی ارجمند و فرهیخته🌹🍃🌱🌾🌾🍂
دوش فرمود شقایق به صبا
مشو چون بادِ خزان، عاشق باش
غزلی زیبا و دلنشین🍃🌱🌾🌾🌾🌹🌹دستمریزاد🍂👏👏👏👏
پاسخ
دی 24, 1401
سلام دکتر جان
سپاس از مهر حضورت
در پناه خدا شاد زی 🌿🙏❤️🌿
پاسخ
دی 24, 1401
درود و ارادت
حضرت استاد خراسانی جان
عاشقانه ای جانانه سروده اید
◇◇◇
به هدف می رسی ای عشق برو
بین هر تیر و کمان عاشق باشد
♡♡♡
به دلیل روانی شعر و شبهه حشو
پیشنهاد دارم:
💠💠💠
مصرع های
۲”توهم ای” آب روان، عاشق باش
۶” ای که ذکرت” شده نان عاشق باش
۸”نشوی باد” خزان!، عاشق باش
♤♤♤
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و درود
حتما موارد ذکر شده لحظ خواهد شد
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1401
استاد ارجمندم
ادیب فرهیخته
غزل زیبایی بود که لذت خواندنش در دل می ماند .
گل خورشید نشان ، عاشق باش
لذت بردم
پاینده باشید به مهر .
پاسخ
دی 24, 1401
سلام بر عزیز جانم جناب شبگرد گرانمهر
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿👏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1401
سلام دعا بفرمایید بنده عاشق شوم
فرشتگان عاشق نیستند؟
پاسخ
دی 24, 1401
سلام بر حضرت سیاوش عاشق
فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی
بِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز
جناب حافظ رحمة الله علیه
در پناه خدا ❤️
پاسخ
دی 24, 1401
البته نظر استاد عبدالحسین جلالیان جلالی چنین است :
فرشته عشق نداند که چیست : فرشته از نور و آتش آفریده شده و همگی از یک جنس اند و نر و ماده ندارند لذا عشق که انگیزه جذب جنس مخالف و مخصوص موجودات خاکی است در آن ها نیست.
منظور بنده از واژه ی عشق آن چیزی نیست که استاد فرموده اند از دیدگاه بنده عشق موجود است مانند جان و جن و مرتبه ی آن بالاتر از جان است و بسیار لطیف می باشد.
پاسخ
دی 24, 1401
درودبرشما جناب استادخراسانی عزیز
غزل زیبائی را میهمان شمابودم .
موفق وپاینده باشید.
🌺🌺🌺
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و درود بر حضرت استاد صفا یغمایی عزیز
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و دروداستادطارق عزیز
زیباست
لذت بردم
سربلند باشید
🌺🌺🌺
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و درود بسیار بر حضرت دوست
سپاس از مهر نگاه آن عزیز
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1401
سر به دامان ز چه بُردی ای گل؟
گُلِ خورشید نشان، عاشق باش
به به ! درودها باباطارق عزیزم💐
🌈❤️🌈
پاسخ
دی 24, 1401
سلام بر دختر عزیزم
قلب بابا
سپاس از حضور پر مهر دختر نازنینم
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و درود جناب استاد
شب خوش
ببخشید دیر خدمت رسیدم
شعر زیبایی خواندم از دست و پنجه قلم مبارکتان
به توان بی نهایت سلامت باشید
پاسخ
دی 29, 1401
سلام دکتر جان
سپاس از مهر حضورت
هیچ چیز از خدا نمی خواهم الا سلامتی عزیزانم
در پناه خدا 🌱🙏🌹❤️🌱
پاسخ
دی 25, 1401
درود استاد //////🌹🌹🌹🌺🌺🌺
پاسخ
دی 29, 1401
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹❤️🌱
پاسخ
دی 29, 1401
جایگان عرفان و فلسفه عرف به ما شاء و در فواد دل است و هر دوگان مشی و رش بر عرف دارند، خرد با عقل توفیر مجاع و مواع دارد!
پاسخ
دی 29, 1401
درودتان 🙏❤️🙏
پاسخ
بستن فرم