🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 عشقِ تو بود فرصتِ غم از عدو گرفت

(ثبت: 268940) فروردین 20, 1403 

 

از آبِ چشم تو غزلم آبرو گرفت
باران باده آمد‌ و دستم سبو گرفت

چشم تو بود پای مرا بَر خطر گشود
عشقِ تو بود فرصتِ غم از عدو گرفت

در سرزمین نفرت و غم ، “آدمی” نبود
“حوای”دل ز مردم بی مایه رو گرفت

از بارِ دَرد و شانه ی شوقم چه گویمت؟
زین دو، دوباره دل صِله راز مگو گرفت

در سایه روشنای سحر بود ، آمد او
ناگه جهان و هر چه در او، ذکرِ هو گرفت

تا جان خبر ز وسعت دردی عظیم داد
طارق به اشکِ خون شده ی خود وضو گرفت

بداهه سحری

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):

نظرها
  1. برهان جاوید

    فروردین 20, 1403

    درود استاد طارق گرامی
    مثل همیشه پراحساس و زیبا
    همواره سلامت و تندرست باشید
    🌺🌺🌺👏👏👏❤️❤️❤️

    • طارق خراسانی

      فروردین 20, 1403

      سلام برهان عزیزم

      وجودت همیشه شادی بخش دلم بوده است
      خوشحالم از داشتنت

      در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱

  2. حمید گیوه چیان

    فروردین 20, 1403

    درودها استاد خراسانی عزیز و نازنین
    سروده ی بینهایت زیباییست.
    واقعا لذت بردم.
    سپاس از به اشتراک گذاری این نفیسه ی ارزشمند.
    وجود و قلمتان سبز و مانا
    شاد و سلامت باشید👏👏👏👏👌👌👌

    • طارق خراسانی

      فروردین 20, 1403

      سلام بر حضرت دوست

      سپاس از حسن نظر آن نازنین وادی شعر و ادب

      در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱

  3. معصومه بیرانوند

    فروردین 20, 1403

    در سایه روشنای سحر بود ، آمد او
    ناگه جهان و هر چه در او، ذکرِ هو گرفت

    سلام و درود بر شما
    خیلی زیباست

    • طارق خراسانی

      فروردین 20, 1403

      سلام دختر ادیبم

      طاعات آن گوهر خداوندی قبول حق تعالی باد

      سپاس از مهر حضورت

      در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱

  4. معین حجت

    فروردین 20, 1403

    درود استاد طارق بزرگوار …
    عالی سروده اید …
    دستمریزاد …👏👏👏🌺🌺🌺

    • طارق خراسانی

      فروردین 20, 1403

      سلام و درود بر حضرت استاد حجت کرانمهر
      .
      سپاس از مهر حضورتان

      در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا