🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عطر و بوی تو
هر گلی دارد شمیمی لیک عطر و بوی تو
جمله گل های گلستان را هوایی می کند
رُخ چو بنمایی چنان باران رحمت می شوی
حاتم طایی ز درگاهت گدایی می کُنَد
در حضورت شمس تابان سرد می گردد و ماه
جلوه زیبای تو دایم تداعی می کُنَد
در نبودت جیره خوار مُفلس دربار تو
از برایم ادّعای پادشاهی می کند
بامدادان بهرِ تحقیرِ شیاطین رجیم
کردگار از چشم هایت رونمایی می کند
نوجوانی عاشقت گشتم ، جوانی در گذشت
همچنان عشق تو با ما بی وفایی می کند
پیشتر هم گفته بودم نیستم کافر ولی
ناز چشمان تو در قلبم خدایی می کند
علی احمدی (بابک حادثه)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
مهر 8, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 9, 1399
درود بیکران بر شما باد استاد رشیدی راد
پاسخ
مهر 9, 1399
درود بر شما🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 9, 1399
استاد انصاری والاقدر بنده نوازی فرمودید مهرتان افزون
پاسخ
بستن فرم