🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 عقل

(ثبت: 241492) شهریور 9, 1400 

« عقل »
یارب هدایتش کن ، عقل و عقیده ی من
تا در میان این سر ، باشد مریده ی من
وقتی که باشدم عقل ، ظلمی دیگر نبینم
دستم به دفع هر ظلم ، باشد کلیده ی من
عقلم فزون که باشد ، قدرم فزون نماید
افزون کند به ملت ، عقل فزوده ی من
عقلم نبود اول ، از نو خدا به من داد
یارب بکن رعایت ، بـر نو رسیده ی من
تا در فضای این سر ، آن عقل من نباشد
بِـه باشد این سر از سنگ، گردد لهیده ی1 من
یارب تو آگه هستی ، من از فراق2 عقلم
جاری به سینه ام شد ، اشک چکیده ی من
یارب زِ فرقت عقل ،دل پُر زِ قطره خون شد
خون از دلم فرا رفت، تا سطح سینه ی من
پیری که بر من آمد ، قدم خمیده گردید
در جستجوی عقل است ، قدِ خمیده ی من
پایم به راه عقلم ، در جستجوی آن بود
در خستگی فروماند ، پای دویده ی من
تقسیم عقل اگر شد، تقسیم من کجای است
تقسیمش اینچنین بود ، ناید3 به دیده ی من
هر کار فعل عقل است ، آدم توان ببیند
با دقتـت نظر کن ، کار آزموده ی من
آهوی آن خُتن4 چیست،کم قدر خالی از عقل
آهوی عقل پُـر قدر ، صحرا چریده ی من
عقلم که در سر آمد ، ترس از سرم برون رفت
نوبخت و نوجوان شد ، کام رشیده ی من
روز ازل که عقلم ، از آن خدایم آمد
سر شد به سرفرازی ، زآن نور دیده ی من
آرامشم زِ خاطر ، تا در سرم بیامـد
عقلم دوباره در سـر ، شد آرمیده ی من
نفروختم که عقلم ، ارزان که می خریدند
بر نرخ جان درآمد ، تا شد خریده ی من
ارزان نبود عقلم ، نرخـش بسا فزون است
از نرخ جان فزون شد ، ارزان خریده ی من
عقلم که آن خدا داد ، چشمم چرا نـبیند
چشم خدا بـبیند ، نِـی آنکه دیده ی من
هیهات از این دو چشمم، نزدیک و دور از هم
اول زِ چشم حق بین ، دوم زِ دیده ی من
کامم زِ شیره ی عقل ، شیرین صفا مکیده
صدها صفا بیار است ، شیرین مکیده ی من
همچون سفینه ی5 نوح(ع) بیرون بَرَد زِ طوفان
بیرون زِ موجم آورد ، عقل سفینه ی من
زین العباد(ع) امام است،آن یک صحیفه بنوشت
من پیرو امامـم ، این هم صحیفه ی من
یارب زِ عقل و دانش ، من کینه جو نبودم
آسوده بود خَلقت ، از کینه جویی من
هـر صبحدم نسیمـت ، یارب به سویم آمد
زآن صبح پُـر فرح6 شد، روی سفیده ی من
باد صبا ، نسیمت از باغ گل بیاورد
مانند غنچه بشکفت ، گلهای چیده ی من
گویا حسن سخن گفت:از علم و دانش و عقل
با عقل و با خِرد بود ، آن برگزیده ی من
٭٭٭
1- لِه شده 2- دوري- جدايي 3- نمي آيد – نه آيد 4- ولايتي از تركستان 5- كشتي 6- شادي

دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. کبری محمدی

    شهریور 9, 1400

    سلام
    درود بر این اندیشه های خدایی
    یادشان گرامی
    سپاس
    🌹🌺🌹🌺🌹

    • حسن مصطفایی دهنوی

      شهریور 13, 1400

      سلام و درود بانو محمدی
      سپاس از حضور پر مهرتان
      سربلند و پاینده باشید
      خدایش رحمت کناد ، آمین
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا