🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 غافل

(ثبت: 237022) اسفند 22, 1399 

(غافل)

تا شدی سنگ گرانی چو عقیق یمنی
بیخیال منی و غافل از احوال منی

بلبلی دور حریم حرمت می چرخد
به گلستان ارم نرگس باغ و چمنی

غافل از حال دل غم زده ام گشتی چون
من سپاهانم و تو نیمه ی غرب وطنی

مثل اهویی فراری که زبندی رسته
نو عروسی که رها گشته بدشت و دمنی

سخت می خواهمت ای دلبر نافرمانم
چه بگویم به تو ای آنکه حریف سخنی

قهوه ی تلخ قجر گشته کلامت مارا
گرچه با اهل محل بلبل شیرین دهنی

جان ژولیده زکف رفته ولی درخوابی
گاه کبکی گل من، گاه دگر چون زَغَنی

#_ کیهان_ژولیده_انارکی
@keyhanzholideh66
#_بداهه
99/12/19

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. علی معصومی

    اسفند 22, 1399

    🌿👏👏👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا