🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه تعالی
آشفتگــی های جهان از زلف نا پیدای توست
هر فتنه ای بر پا شود از طرح ابروهای توست
آیینه درتوصیف تو همواره حیــران مانده است
طاووس ، تنها گوشه ای از صورت زیبای توست
بی پرده می گویم سخن از پرده های دلنشین
هر نغمه ای را بشنوم در پــرده ی آوای توست
با باغبان بودی مگر ؟ هر گل که میبینم تویی !
اینجا غزال سبز هم در بوستان همپای توست
دل می بری از من ، ببر اما مگو که دلبــــــــری
در گوشه ی امن دلم می مانی این دل جای توست
آتش پرستم کرده ای با چشم هــــــــای آتشین
هر شعله ای سرمی کشد از سینه ی سینای توست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):