🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۱۱/۲۲ |
| تعداد شعر: | 8 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۱/۰۵/۲۷ |
شبی میان غزل‌های من قدم زده بود
کسی که طالع این شعر را رقم زده بود
شبیه پرسۀ سنگی که در شبی مهتاب
خیال نازک یک برکه را به هم زده بود
قدم‌قدم به هجای کشیده می‌خندید
اگرچه کوچۀ این عاشقانه غم زده بود
به روی خاطره‌های گذشته و موهوم
نگاه روشن او خطی از عدم زده بود
کسی میان غزل‌های من غزل می‌خواند
و انتهای نگاهش دو چشم نم زده بود
#شهناز_رجب_زاده
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (9):
سلام و عرض ادب به مانای مهربان با سپیدی روبه رو هستیم که می خواهد
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
آبان 8, 1400
سلام و درود
زیباست
در پناه خدا… 🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
آبان 8, 1400
درودها
بسیار زیبا و دلنشین👌👌🌹
پاسخ
آبان 8, 1400
🌿🌹👏👏👏
پاسخ
آبان 9, 1400
درودها بانو
زیباست … احسنت 🌺🌺
پاسخ
بستن فرم