🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دیگر به احترام تو آرام می شوم
گویی مباش پخته دگر خام می شوم
سرمست و شاد با خودِ خود می توان شدن
تا با سکوتِ محضِ تو همگام می شوم
شاید که “می” شدن نتوانم، ولی مَها
حتماً بدان برای تو یک جام می شوم
از تازیانه های نگاهت شکسته دل
بَر وحشی نگاه تو من رام می شوم
فی خورده است زندگی من بَر آتشی
خاکستری قسم که سرانجام می شوم
سَروَم ولی بخاطرِ حکمِ دو چشم تو
باشد ، بیا ، شکوفه ی بادام می شوم
در سرزمینِ شام، خدا را حکایتی
طارق، فدای بانوی آن شام می شوم
27 آذر 1392
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):