🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 لِه شد آخر، زیرِ پای زاهدان انگور ها

(ثبت: 3120) دی 25, 1395 
لِه شد آخر، زیرِ پای زاهدان انگور ها

 

لِه شد آخر، زیرِ پای زاهدان انگور ها
جور شد با دل مرا، آن هیئت ناجور ها

ای فراوان گفته ای بَد از نگارِ سَر به دار!
دار می بالد به سر دارد بسی منصور ها [۱]

گورها را پارِه های استخوانی بیش نیست
جان به عرش و پیکرِ خاکی روان بر گورها

این عجب نبود که بَد گویند از منصورِ عشق
هر کجا باشد عسل ، آن جا بوَد زنبورها

تا به پنهانی، صدای عاشقان پنهان بوَد
چون در آیی، می دَمَد شوری که بر شیپور ها

در شبستان ها ، ریا بس خود نمایی می کند
آن روانِستان، سراسر پر شد از مهجور ها

شور می زَد دل، مبادا جای بلبل زاغکی
بی سبب دیدم نبُد، دل را غم و آن شور ها

تازیانه می زند، سرمای جان سوزی مرا
دیده ام دارد بهاران می رسد از دور ها

طارق خراسانی
سحرگاه 5 آذر 1392
[۱]بوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسین بن منصور حلاج (کنیه: ابوالمغیث) از معروف‏ترین عرفا و شاعران قرن سوم هـ. ق. بوده‌است. او در ۲۴۴ هجری به دنیا آمد. به خاطر عقایدش عده‌ای از علمای وقت آموزه‌هایش را مصداق کفرگویی دانسته، او را تکفیر کردند!! ابن داوود اصفهانی، قاضی شرع بغداد به دستور ابوالفضل جعفر مقتدر، خلیفه عباسی حکم اعدامش را صادر کرد. در سال ۲۹۸ ه. ق برابر با ۹۲۲ میلادی، به جرم «کُفرگویی و الحاد» در ملاعام به دار آویخته شد. گُماشتگان مقتدر، او را پس از شکنجه و تازیانه، به دار آویختند، سپس سلاخی‌اش کردند و دست و پا و سرش را بریدند و پیکرش را سوزاندند و خاکسترش را به رود دجله ریختند. (از نوع کشتن منصور حلاج می توان چنین نتیجه گرفت 1 – دشمنان او مسلمان نما بوده  و از اسلام بویی نبرده بودند  چون در دین مبین اسلام محکومی را هرگز اینگونه مجازات نمی کنند 2 – مشخص است عقیده حسین حلاج صرفاً بهانه ای برای انتقام از وی بوده است )
شاعران فارسی‌زبانی هم‌چون عطار نیشابوری، حافظ، سنایی، مولوی، ابوسعید ابوالخیر، فخرالدین عراقی، مغربی تبریزی، محمود شبستری، قاسم انوار، شاه نعمت‌الله ولی و اقبال لاهوری درباره او بیت‌هایی سروده‌اند  و  پس از قرن ها هنوز شاعران معاصر فارسی زبان درباره حسین بن منصور حلاج اشعار نغزی سروده اند.

 

 

 

 

نظرها 20 
  1. حامد علی بیگی

    دی 26, 1395

    سلام پدر جان…

    شعر بسیار زیبایی بود

    علامه طباطبایی هم شعری دارند که از حلاج نام میبرند.اون بیتش اینه:

    چه فرهاد ها مرده در کوه ها

    چه حلاج ها رفته بر دارها

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام و درود 

      بله حضرت علامه طباطبایی یکی از عارفان بزرگ زمانه بوده اند و ایشان همان محکوم سنگ سار و سلاخی و مثله شده را می ستایند و از شهادت حلاج می توان فهمید که چه جانیانی به نام اسلام  در دوره هایی حکومت می کرده اند بنظر حقیر قاتلان حلاج از طایفه ای هستند که آن جنایت کربلا را رقم زده بودند.

      سپاس از حضور گرمتان

      در پناه خدا

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام و درود بر اشکان عزیز

      سپاس از حضور مشوقانه ی شما

      در پناه خدا

  2. مهران اسدپور

    دی 27, 1395

    درود بر شما …

    زیبا سروده ای میهمان بودیم …

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام و درود بر جناب اید پور گرامی

      خوشحالم با وجود شما و دیگر جوانان  انجمن ادبی پاک در راه رسیدن به اهداف خود پویا تر شده است.

      سپاس از خضور گرمتان

      در پناه خدا

  3. جواد مهدی پور

    دی 27, 1395

    درود بر استاد گرانقدرم جناب طارق ارجمند

    همیشه حکیمانه و نغز می سرایید

    بهره می برم از اشعار گران ارزش شما

    سر بلند باشید به مهر

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلامت استاد و درود بر حضرت استاد مهدی پور گرامی

      خوشحالم شاعر و ادیب گرانسنگی چون حضرتعالی اشعار حقیر را تایید می فرمایند.

      سپاس از حضور گرم و مشوقانه ی آنحضرت

      در پناه خدا

  4. نگار حسن زاده

    دی 27, 1395

    سلام و عرض ادب و احترام پدر بزرگوارم

    خوشحالم که بازهم افتخار حضور در محضر شریفتون رو دارم

    شعر بسیار زیبایی بود

    می آموزم در محضرتون

    سایه مهرتون مستدام

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام بر ماه آسمان ادب ایران

      مدیر محترم و باکفایت انجمن ادبی شعر پاک خانم اعظم الشعراء

      خدا را شکر ماه از محاق بیرون آمد و نور افشانی هایش آغاز کرد.

      سپاس از حضور بسیار گرمتان

      در پناه خدا شاد زی

  5. دی 27, 1395

    درود بر شما استاد گرامی

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام و درود بر خانم محمدزاده گرامی

      سپاس از حضور بهاری تان

      در پناه خدا شاد زی

  6. سپاس از استاد گرامی … انچه هست در هر ادواری از زمان و مکان ،ترس بشر از ظهور اندیشه های نو وجود داشته …هراندیشه ای که موجب ستم به دیگر موجودات شود ان اندیشه در همه افرینش مردرد است اما چرا ما از اندیشه های نو که، نه تنها موجب آزار بشر نیستند و موجب تعالی او هستند میترسیم؟ انسان هنوز یاد نگرفته است که ترس یک عامل عصبی ذهنی برای نجات او از بیماری و حوادث طبیعی است که بر اساس وراثت منتقل شده نه برای مصارف این چنینی و حفظ تعصاب و باورهای غیر عقلانی و حقیقی که به واسطه آن منصورها اینچنین کشته شوند ….مرز بین حقیقت و غیر حقیقت بسیار باریک است و بسیاری نابینا هستند ….اندیشه شما برای بنده قابل احترام و مورد تایید هستند همیشه 

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام و درود بر اشکان عزیزم

      سپاس از حضور آن عزیز

      بعد از هجوم اعراب متمرد به ایران که همگان می دانند در این هجوم بصورت وحشیانه ای بر مال و جان و ناموس مردم تعرض شد باقیماندگان آنان در گوشه و کنار ایران برای خودشان حکومتی برپا کرده بودند مثلا 400 تا امیرالمومنین در ایران بودند!! و هرکدام به نام دین دست به هر جنایتی می زدند حرکت حلاج جنبه سیاسی هم داشته است دقیقاً آن کاری را کرد که یکنفر با کشیشی که زمین های بهشت را می فروخت  با او کرد مردی رند  آمد  و گفت من طالب زمین های جهنمم و آن کشیش شیاد گفت چه احمقی ست حال هر چه زمین را  جهنم   به او می فروشم و آن خریدار پس از مفاصا حساب کامل با کشیش به مردم گفت دیگر نیاز نیست شما زمین های بهشت را بخرید زیرا من مالک جهنمم و کسی را در آنجا راه نخواهم داد.

      آن کشیش کمر به قبل آن شخص بست و او را کشت.

      وقتی 400 نفر از قاتلان فرزندان رسول الله ادعای امیر المومنینی می کردند لازم بود که حلاج برخیزد و بانگ اناالحق سر دهد.

      عین القضات را هم بخاطر حمایت از وزیری خلع شده به دستور وزیر جدید که مورد بی مهری عین القضات قرار گرفته بود پوستش را زنده زنده کندند و در بوریا پوشانده قیر بر آن آغشته و سپس آتشش زده و به شهادت رساندند

      وقتی انسان این مسایل را بررسی می کند براحتی می فهمد چه جانیانی به نام اسلام بر مردم بدبخت حکومت می کرده اند.

      نتیجه اینکه حلاج را بخاطر عقیده اش به شهادت نرساندند عقیده ی او بهانه ای برای انتقام از وی بوده است.

      در پناه خدا

  7. در شبستان ها ، ریا بس خود نمایی می کند

    عرض سلام استاد ارجمند

    دعامیکنیم که پروردگار حافظمان باشد از گزند بلا

    اما ایکاش دعا میکردیم حافظمان باشد از گزند ریا

    که بلا ناخواسته است و هرچه باشد حکمت  است اما ریا خودخواسته ایست که فقط ذلت است.

    شادزی استاد

    • طارق خراسانی

      دی 27, 1395

      سلام و درود بر عزیز جانم

      سپاس از حضور گرمتان

      در پناه خدا سلامت باشید

  8. سلام و عرض ادب پدرم

    شعر زیبایی بود

    درود بر شما

    • طارق خراسانی

      دی 28, 1395

      سلام بر نور چشمانم

      خدا را شکر سلامت و شاد  در کنارمان هستی

      به وجودت سخت افتخار می کنم و منتظز اشعار نغرت هستیم.

      در پناه خدا شاد زی

  9. سحر جهانی

    دی 27, 1395

    درود بر استادطارق بزرگوار

    ناب و پرمحتوا……

    استفاده کردم. 

    سپاس 

    درپناه ایزدمنان همیشه سلامت باشید.

  10. طارق خراسانی

    دی 28, 1395

    سلام و درود بر بهترین عزیز همراه

    سپاس از حضور گرمت 

    در پناه خدا شاد زی

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا