🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مثنوی درد 11 ( حقوقهای نجومی 3 )

(ثبت: 247159) اردیبهشت 4, 1401 

 

سالها بردند و خوردند این نجومی خوارها
ماهها بگذشته از تصویب قطع مارها

اینچنین دستان شیطان زاده ها در کارهاست
اینچنین حرف و حدیث از بردن انبارهاست

یک خجالت از نجومی خوارهای دزد بس است ؟
بی کفایت بودن اعمالتان , این مرهم است ؟

بس کنید بازی موش و گربه را , ما دیده ایم
این قوانین کذائی تان به ذهن سنجیده ایم

چشمهاتان کور گشته از تهاجم بر ضعیف
قلبتان آلوده از شرک و خیانت بر نحیف

روزها رفتند و ماه ها , بگذرد این خارها
بی لیاقتها به صدر منصبند این سالها

ذهن مردم را به صد نیرنگ بازی می دهید
مال محرومان چو شدادان به یغما می برید

سفره ی مردم به لحظه کوچک و کوچک شده
سفره ها در کاختان از مال مردم پر شده

ادعاتان یک توازون در شئونات بود و بس
ما ندیدیم جز خباثت از قوانین هر چه هس

تا به کی حفر شکاف و گود فقر در جامعه
تا به کی دور از خدا و مردمید , بی واهمه

پس چرا از عدل و انصاف و مروت دم زدید ؟
پس چرا ذهن ضعیفان اینچنین بر هم زدید ؟

فیش دریافت شما بر پایه ی تصویبتان
سر به افلاک می زند , از خوبی تقدیرتان

سرنوشت مردمی مظلوم با رای شما
ملتی محروم گردیدند با سعی شما

در مقام ادعا , گوی از رقیبان برده اید
در قضاوتهایتان خون ضعیفان خورده اید

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نقدها
  1. ابراهیم حاج محمّدی

    اردیبهشت 4, 1401

    درود. مصاریع ذیل اشکال وزنی دارد:
    ۱-یک خجالت از نجومی خوارهای دزد بس است ؟
    ۲- بس کنید بازی موش و گربه را , ما دیده ایم
    ۳-این قوانین کذائی تان به ذهن سنجیده ایم
    ۴-روزها رفتند و ماه ها , بگذرد این خارها
    ۵-ادعاتان یک توازون در شئونات بود و بس
    ۶-ما ندیدیم جز خباثت از قوانین هر چه هس
    ۷-تا به کی حفر شکاف و گود فقر در جامعه
    ۸-تا به کی دور از خدا و مردمید , بی واهمه
    ۹-سر به افلاک می زند , از خوبی تقدیرتان

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا