🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مثنوی درد 12 / ما و دوستان

(ثبت: 267169) دی 30, 1402 

 

فکرمان این بود ما در جبهه ها
دوستان در کار دفع فتنه ها
لیک ما بر روی رمل در دشت مین
دوستان در رقص با شلوار جین
ما بدون آب تشنه بر زمین
جامها پر شد از اشک یتیم
تکه تکه جسم ما در کوه و دشت
ثروت اندوزان به گرد کوهدشت
گشنگی و تشنگی در رزم بود
پرخوری دوستان در بزم بود
ما به صف در انتظار ترکشها
دوستان در حال و هضم خواهشها
ما به روز و شب نه خوابی نه خوراک
دوستان در عیش گردیدند هلاک
ما به روی سنگ و رملها زیر تیغ
دوستان در کاخها شیشلیک به سیخ
پیکر رزمندگان چون آبکش
دوستان در فسق گشتند بی تپش
قمقمه ها خالی از یک قطره آب
دوستان نوشابه خوردند با کباب
روی خاکریزها نگاهها تیز تیز
دوستان با چشمهای هیز هیز
ناخوشی هامان هماره مستدام
دوستان در عشرت خود با دوام
ما به زیر تیر و ترکشها دوان
دوستان در آب استخرها روان

بد به حال منحرفین از انقلاب توحیدی امام خمینی

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. درود زیبا ودلنشین سروده اید
    ⚘⚘⚘⚘
    زنده باشید به مهر

  2. هزاران سپاس

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا