🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مجموعه سپکو (سپید کوتاه) ۱۰

(ثبت: 210590) خرداد 27, 1398 

☑️ #صبح:
آسمان خواب آلوده دم صبح
با عشوه شیرین نگاهت می کند
تو ستاره‌های پیراهنش را
یکی یکی باز می‌کنی
در آغوشش می‌کشی
او گرم‌تر می‌بوسدت
و ناگهان صبح می‌شود

☑️ #دست:
دست سکوت را میگیرد
لب هایم
وقتی به جایی نمی رسد
دست فریادم

☑️ #صدا:
صدایت را قاب می کنم
بر طاقچه خاطرات
هر شب تا سحر
هم صدایش می شوم

☑️ #قدم:
یک قدم به من نزدیک شو
تا مرگ با گامهای پر تردیدش
از من دورتر شود
آهسته اهسته
قدم به قدم

☑️ #تاب:
تاب نداشت جاده
درد دل هایم را
وقتی شنید
پر از پیچ و تابِ رفتن شد

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
http://mikhanehkolop3.blogfa.com

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. امیر جلالی

    خرداد 27, 1398

    تاب نداشت جاده
    درد دل هایم را
    وقتی شنید
    پر از پیچ و تابِ رفتن شد

    قطعات زیبا و ماندگاری راخواندم و بسیار لذت بردم و بهره نیز… درود بر شما

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا