![زانا کوردستانی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/05/0c1b7064-4d92-4aea-a256-5dbff0d1bdf0.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
☑️ #صبح:
آسمان خواب آلوده دم صبح
با عشوه شیرین نگاهت می کند
تو ستارههای پیراهنش را
یکی یکی باز میکنی
در آغوشش میکشی
او گرمتر میبوسدت
و ناگهان صبح میشود
☑️ #دست:
دست سکوت را میگیرد
لب هایم
وقتی به جایی نمی رسد
دست فریادم
☑️ #صدا:
صدایت را قاب می کنم
بر طاقچه خاطرات
هر شب تا سحر
هم صدایش می شوم
☑️ #قدم:
یک قدم به من نزدیک شو
تا مرگ با گامهای پر تردیدش
از من دورتر شود
آهسته اهسته
قدم به قدم
☑️ #تاب:
تاب نداشت جاده
درد دل هایم را
وقتی شنید
پر از پیچ و تابِ رفتن شد
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
http://mikhanehkolop3.blogfa.com
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
خرداد 27, 1398
تاب نداشت جاده
درد دل هایم را
وقتی شنید
پر از پیچ و تابِ رفتن شد
قطعات زیبا و ماندگاری راخواندم و بسیار لذت بردم و بهره نیز… درود بر شما
پاسخ
بستن فرم