🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به یادت شعر می خوانم چه اشعاری چه چه دیوانی
مسلمان وار میخوانم تو را ای جان چه ایمانی
نه! کفرم را در آوردی در این اوضاع بحرانی:
” نبودی در دلم انگار طوفان شد چه طوفانی
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد چه بارانی”
تماشا می کنم نور رخت در برکه ی آبی
چنان نوری تماشایی شدی ای نور مهتابی
خدا را شکر امشب هم به یاد عشق بی تابی
“صدایت کردم و سیبی به کف با دامن آبی
وزیدی بر لب ایوان و ایوان شد چه ایوانی”
همان شب دیدمت گفتی که من کوهی پر از دردم
نگاهت گرم و گیرا بود و حالا هاله ای سردم
بهارم شد خزان، با رفتنت شب نامه ای زردم
” نبودی بغض کردم حرف ها را خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت ویران شد چه ویرانی”
نمی چرخی به دورم دیده ام پروانه ی خانی
شرابی ناب و گیرایی که در پیمانه ی خانی
گلی خوشبو و زیبایی که در گلخانه ی خانی
“گوزنی پیر بر مهمان سرای خانه ی خانی
به لطف سر پری تک لول مهمان شد چه مهمانی”
ببین بالا بلندم قلب من شد بارگاه تو
به مقصد می رسم، سنگ نشان از جایگاه تو
به دوشم می کشم سنگین ترین بار گناه تو
“یکی مثل من بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگی آغوش زندان شد چه زندانی”
به جادوی نگاهت سحر شد جانم عجب سحری
رهایم می کنی ای رهنمای من عجب خضری!
به پایان می رسد هجران؟ چه پایانی؟عجب هجری
” پس از یوسف تمام مصریان گفتند عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد چه کنعانی”
در این خواب زمستانی شمردن قسمتم بوده
گلاویز دلم چون دست بردن قسمتم بوده
به یادت زندگی، شاید نمردن قسمتم بوده
“من از سهراب بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو گرد آفریدم فصل پایان شد چه پایانی”
معصومه بیرانوند
۱۴۰۲/۱۰/۰۶
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
دی 7, 1402
ببین بالا بلندم قلب من شد بارگاه تو
به مقصد می رسم، سنگ نشان از جایگاه تو
به دوشم می کشم سنگین ترین بار گناه تو
“یکی مثل من بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگی آغوش زندان شد چه زندانی”
سلام و درود
مخمس زیبایی بر غزل رعنای حامد جان سروده ای و هزاران آفرین
در بتد ششم مشکل قافیه جدی ست، تلاش کنید با تصحیح آن بند، مخمس را جاودانه کنید.
در بند آخر مصرع سوم قسمتم قستم تحریر شده آن را تصحیح بفرمایید.
در پناه خدا 🌱👌🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🌱
پاسخ
دی 7, 1402
سلام و درود بر شما
ممنونم از نکاتی که فرمودین آیا پیشنهادی دارین؟ این مخمس رو بدون ویرایش فرستادم
پاسخ
دی 7, 1402
سلام مجدد
اثر ویرایش شده شما را که برایم ارسال کرده بودید خواندم و عالی شده بود
منتظرم مدیر محترم آن را تایید کرده تا دیگر عزیزان بند ویرایش شده ی زیبای تان را بخوانند .
پاسخ
دی 7, 1402
سلام و عرض ادب
خیلی ممنونم از راهنمایی و نکاتی که فرمودین
پاسخ
دی 7, 1402
درود بر شما
قلمتان سرسبز
بسیار زیبا سروده اید
🙏❤️🌹🙏🌹❤️
پاسخ
دی 9, 1402
بدک نیست
اثر از دید بهرهمندی از ظرائف شاعرانگی در کمبودست
پاسخ
دی 9, 1402
درود بر شما
با آرزوی توفیق روزافزون
🌹🌹
پاسخ
دی 10, 1402
مرا کشتی و خونم را هدر دانی برو خوش باش
تو هم یک روز تاوان می دهی، اما چه تاوانی!
#بداهه
♤♤♤
درودها بر معصومه بیراوند عزیز
و قلم توانمندش
🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👏👏👏👏
پاسخ
دی 10, 1402
سلام و عرض خیلی ممنونم از حضور و بیت زیبت زیبا و نظر لطفتون
پاسخ
بستن فرم