🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مرد میدانم

(ثبت: 235110) دی 13, 1399 
مرد میدانم

 

کهکشانیم!
هزار ستاره ی تابان
بر شانه های تو کمست
این شانه ها
برای خیمه ها
بیشمار ستون محکمست
ذکر جمیل تو
آویزه ی هر گوش و زبان گویای هر دمست
غوغایی و تماشایی قرن !
صولت و سطوت و سکوت اکبرم!
تو!
شط شجاعت
جاری رگ رویای بی جغرافیای بی مرزهای دیدنی!
تو برِّان شمشیر
بر گلوگاه هر اهریمنی
بیقرار
بر کمر همت همیشه ی منی
ذوالفقار حیدری
تسلیِ هرچه درد و دربدری
فرات و دجله و بین النهرین
و هر شامات زیر ستم تو را
ای ثقل زمین!
ای چشمان آسمان
زمزمه می کنند هر دم
فریاد می زنند
بی گناهیت را در انتقام بلند
می زنند ، می زنند

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. بسیار زیباست
    حضرت استاد
    بذر مهر دلتان افشان
    مانا باشید
    🌸🌼🍁🌹

  2. طارق خراسانی

    دی 13, 1399

    سلام استاد گرانمهرم

    جان آن بزرگمرد شاد
    سپاس از این اثر ارزشی آنحضرت
    سپید پرشکوهتان را در وبگاه ماه را باید تماشا کرد و رفت نمایش دادم

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا