🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مسیر تنهایی
می روی از کنار من اما
در دلم جز غم فراقت نیست
در خودم شعله شعله میسوزم
سینه ام خالی از اجاقت نیست
ای سراسر بهانه ی بودن
به تماشای من نمی آیی؟!
میروم گیج و منگ و سرگردان
در دلم غیر اشتیاقت نیست
صد خیابان بهانه دردم
بی دل و بی ترانه می گردم
در شبی که مسیر تنهایی
همدم پرتو چراغت نیست
حال و روز مرا که می بینی
خبر عمق غصه ام داری
تکیه دارم به زانوانی که
آگه از ماجرای طاقت نیست
زندگی بی تو شهرکی خالی
در هجوم سکوت و ویرانیست
به خدا آنچه را که میخواهم
جاده ای غیر کوچه باغت نیست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
اسفند 12, 1402
تکیه دارم به زانوانی که
آگه از ماجرای طاقت نیست
سلام و درود
عالی ست🌹
پاسخ
اسفند 12, 1402
درود جناب معصومی
عالی مثل همیشه👌👌👌👏👏👏👏💐💐
پاسخ
اسفند 12, 1402
درودتان
جناب معصومی
و دستمریزاد.
🌺🌺🌺
پاسخ
اسفند 12, 1402
سلطان سروده های فاخر ….. ❤️🌷
پاسخ
بستن فرم