![اسماعیل علیخانی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/IMG_20210513_164315_792-e1635345012673.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سختست که در آخر جاده سر پیری
افتاده دلم در هوس معرکه گیری
در لاک خودم بود سرم در همهی عمر
حالا شده ام سر به هوا موقع پیری
انگار که می سوزد و انگار که جدیست
این آتش روشن شده و این تو بمیری
مرغ دلم از بخت بدم در قفس افتاد
نه این که هوایی شده ام از سر سیری
اما چه کنم پیرم و معشوق جوانست
مرگست فقط چاره و پایان اسیری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
آبان 15, 1400
انگار که می سوزد و انگار که جدیست
این آتش روشن شده و این تو بمیری
زبان صمیمی و محاوره ای شعر به جا و زیبا به کار گرفته شده.
درود
🌷🍃🌷
پاسخ
آبان 15, 1400
سلام و سپاس فراوان
خوش آمدید
پاسخ
بستن فرم