🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نذر کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع)
صبر از کرامت های او صاحب عَلم شد
آنجا که حتّی سویِ تابوتش ستم شد
سخت است پای منبری حاضر شوی که
بوزینه رویَش پیش مردم محترم شد
با دستِ بسته ، شاهِ مردان را ببینی….
قاضی اَسیر فرقه های متّهم شد!!
پروانه ای می سوخت بینِ آتش و دود
از ماجرای میخِ در ، آغاز غم شد
ای شیعه غربت را ببین ، آنجا که همسر
در خانه اش با دشمنِ او هم قسَم شد
خونی که عمری رفته اندر دل ، به یکجا
در تشت شد صد پاره و نا منتظم شد
گفتیم تشت و تشت سر در خاطر آمد
در پیش عمّه نوگلی دردانه خم شد
ای کاش روزی بشنَوم با لطف مهدی (عج)
اندر مدینه مجتبی (ع) صاحب حرم شد
حسن نبی جندقی (تنها)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
تیر 1, 1399
با سلام و درود خدمت شما
دوست عزیز
اجرکم عندا…
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 1, 1399
سلام و عرض ادب و احترام جناب رشیدی راد
لطف دارید ممنونم💐🌹🥀🌹💐🥀
پاسخ
تیر 1, 1399
اجورکم الله🌹
پاسخ
تیر 1, 1399
🙏🏼💐🙏🏼🌺🙏🏼🥀
پاسخ
بستن فرم