🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۶/۱۵ |
| تعداد شعر: | 24 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۰/۰۹ |
از نگاه سرد او جان و دلم لرزید و رفت
لاله های بی وفایی باز هم بویید و رفت
گفته بودم سالها هر شب فراق دلبرم
قلب صاحب مرده ام بین قفس پوسید و رفت
تیغ عاشق کش زده بیرون ز چشم وحش او
بی مروت از من آزرده دل رنجید و رفت
جام خود بر کف گرفت و ساقی میخانه شد
از شراب خون دل بسیار او نوشید و رفت
آمد او در گوشه تنهایی قلبم نشست
جامه ی همرنگ قلبم بر تنش پوشید و رفت
چرخ گردون، بی وفا، صد حیله و نیرنگ داشت
گفت دارد عزم ماندن پس چرا کوچید و رفت
سهم من از زندگی غم بود و آه انتظار
ابر چشمانم ز دوری دردها بارید و رفت
آنقدر از کفر و ایمانش برایم نغمه خواند
تا دل (ژولیده) شد درگیر صد تردید و رفت
#_کیهان_ژولیده_انارکی
@keyhanzholideh66
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
امیر راهین در افق
سپاس جناب راسخ
امیر راهین در افق
درود استاد لاهیجی سپاسمندم از نکته نطرات ونقدعالیتان زحمت کشیدید
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
اسفند 5, 1399
🌻🌹🌺🌼🏵💐🌸
پاسخ
اسفند 9, 1399
بسیار سپاسمندم
پاسخ
فروردین 22, 1400
درود عالی بود
پاسخ
بستن فرم