🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گرچه پیدا نبوَد منزل و مقصد دور است
باید ای دوست سفر کرد، زمین ناجور است
عصرِما عصرِ بدی بود، پُر از حیله و رنگ
افقِ عشق و صفا را نگری، کم نور است
هنرش تا که شنیدم به خودم می گفتم
مُزدِ خوبانِ هنرمند، در اینجا، گور است
تاک افشاندن ما را به زمین منع مکن
آنچه امروز به دردِ تو خورد انگور است
فکر آن خانه مکن بر سندش مشکوکم
آنچه بر نام من و تو زده شد هاشور است
هر اناالحق زدنی را نبود پاداشی
آنکه باید به سرِ دار رود، منصور است
طبعِ غمبارِ مرا از چه شکر می خواهی؟
شعرِ طارق زچه نوشی؟! که شرابی شور است
15 فروردین 1393
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (9):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
مرداد 31, 1400
سلام
قلم تان توانا، دل تان روشن
پاینده باشید
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
پاسخ
مرداد 31, 1400
سلام و درود
سپاس از حضور گرم و دعای خیرتان
در پناه خدا سلامت و شاد باشید 🙏🌹🌹🌹🙏
پاسخ
مرداد 31, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا🙏🌹🙏
پاسخ
شهریور 1, 1400
درود
👏👏👏👏👏👏
پاسخ
شهریور 1, 1400
هنرش تا که شنیدم به خودم می گفتم
مُزدِ خوبانِ هنرمند، در اینجا، گور است
درود بر شما
و قلمتان🍃
پاسخ
شهریور 1, 1400
سلام ودرود براستادوالاگوهر جناب طارق خراسانی رقص قلمتان ستودنیست استادعاااالی دستمریزاد قلمتان هموار نویسا
پاسخ
بستن فرم