![صباغ کلات](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_36.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عشق را ، پروا ، نکن ؛ هر چند، پر ، وا یی ؛ درست
لحظه ای ، پر وا. نه شو ؛ در بعد پروا یی ، درست
هیچ عهدی را ، نمی پایی ؛ مگـر ! تا ، بشکنی
عقدمهری را، که دیده ست ؟از تو امضایی درست
عاشقیّ و « مستی است ؛ و راسـتی » ، در عـالمی
حرمت قانون ، بپـا ! در « شهرِ شـیدایی » درست
مـار کج رو ، هم ، به مــأوا ، می ر و د ، با راستی
آ خر ! ای ارقم ! به منزل، کی؟ تو می آیی درست
هرچه ، زشتیّ و خشونت، هست و عوعو ، خانگی
با سگ همســایگان ، پیـوسـته ، می لایی ؛ درست
نیست .م، مشکل ؛ شناسای م ؛ چو نیکت ، بنگرم
من ، میوپم ؛ تو، تُنک ؛ آنسوی پیـدایی ؛ درست
کج ، نگه دار ؛ و مـریـز ؛ عین « خسیس مولیر »
عاشق پول است مجنون ات ؛ به لیلایی ، درست
تو …؟…! اگر دریـاستی ؛ دریا ، نشاید ؛ اعتمـاد
زا نکه ، مالیدن ، نداند ؛ هیچ دریایی ، « درست »
حرف وگفت ت ؛ باعمل کمتر، نماید ؛ همسری
کو؟ نشان خواب اگر،خواندست لالایی؛ درست
هرچه، ا بهام ست و ایهام ست ؛ وتردید و غلو
د اده ، را ، هرگز ! نپردازیده ؛ معنایی درست
جز کسانی ، بخـردان ، آدم ، نه که ، آدم نمـا
داده کدبانوی خود را ؛ مختصر پایی ، درست
بهرهء این لوح ساده م،داده ام؟یا،مانده است؟
مرحبا .! حتما ؛ بفرما.. ؛ مرسی،آقایی .. درست
ای … ! مرا، قند مکرر ؛ عشـقِ شیرینم ؛ به کام
خورده ! دندانم ، ندارد؛ سقف مینایی ، درست
از عبـث ! امیـد بسـتم ؛ تا ، تو را ، کامـل ،کنم
بس ! هوا ، کوبیده ام ؛ عینا پریسا. یی ، درست
پس،نبستی هیچ طرفی؛عمر،ضایع گشت ورفت
بی خیال این درستی ؛ خویش ، فرسایی درست
هیچ ! تعبیری ،ندارد؛ خواب کابوس ست ؛ تلخ
بختکی ، می پرورانی ؛ جـای رؤ یــایی درست
دون ژوان، خوابیده ؛ در این لودهء سر بر هوا
پر غلط، اطلاق شد؛ انجاست؛ هرجایی ، درست
صید خواهی ا زحرم ! آخر، چه نام اش؟می نهی
عنکبوت ناقص ات، دانسته ؛ جولایی ، درست ؟
بلبل ی سرگشته ای ؛ هر لحظه، بریک گل سُرا
این گُل پا بسته در گِل ، ماند؛ و زیبایی ،درست
خیـــــــــره ، تا ، کی ؟ بر نگاه آفتاب گردشی
می دهی از کف ؛ بزشتی ، سوی بینایی ، درست
تکیه ، بر دیوار کج [را ] ، اعتمادی هیچ ! نیست
آشیان برآن،منه ؛ چون، نیست؛ فردایی درست
هیچ گه ، ایمن ، مباشی ؛ روبــــهی ، آدم ، شود
گــرگ پیری هم ، ندیدم بِه ، ز برنایی ، درست
روح نامردی ، چو برمودای انسان باره ای است
در چنین ساحـــل ، نماند ؛ هیچ ! ویلایی درست
ا نتخاب ات گر ، به اطمینان چشم و بینی ، است
تحت درمان باش؛مغزت خورده؛سرمایی درست
پایه ی یاری، نهد ؛ باری ؛ به هر حــالی ؛ که شد
دیده ای؟خوابیده باشد؛ این شتر ! جایی درست
بره ی ، حیران ؛ و حیوان است ؛ پی گیر غـــذا
چون، دو تن بانی شود ؛ گردد ؛ هیولایی درست
هی… کبابی خورده ؛ آروغ زد ، کنارسفره خفت
رفت ؛و اکنون، باسماق انگشت میخایی؛ درست
……………………………………………………………..
واژگان – امضا = گذراندن (از نظر) ، نظر دیگری را . تأیید ، در برابر انشاء ،که( نظرتو) است . که دیگران بایدتأییدش کنند
دوُن ژوان = عاشق پیشهء دمدمی مزاج . هوسران . لوده.
تَن بان = (تُنبان) سروال . شل واره شلوار .« مانند شل »ها .
برای راحتی نشست و برخاست ، یک تکه پارچهء مربعی را، در وسط دو تاپا (پایچه = پاچه ) می دوختند .
و چون خشت ها ، در قدیم ، مربع شکل بودند . به این مربع برشی ،هم (خشت )می گفتند .
کم کم ، نام جزء بر کل اطلاق شد . و (کاف تشبیه ) خشت را ، برای شلوار نامید . و« خشتک » = شلوار
تنُک = کم ارتفاع . تنکه (صفت نسبی ) (پیژاما = بیجامه ؟! ) = شورت (انگلیسی)« کوتاه »
تنکابن =( تنک. آب . بُن .) شهری در پای آب (رئد) کم ارتفاع .«شهسوار»
درست = خشت کامل و سالم . دربرابر نیمه . چارک . پارچه . نخاله .
میوپ = ازواژه ( Myope فرانسه ) بیماری نزدیک بینی . در چشم پیران و…
دستور – علایم مفعولی – [تکیه بر دیوار کج را … ]
متمم ، یا، مفعول باواسطه «اندیرکت» یا مفعول غیرمستقیم . باید یک حرف اضافه را همراهی کند
اصولاً، در زبان ها ، افعال لازم ، با حرف اضافه همراهند . رفتن به ….. آمدن از …
« را » علامت مفعول صریح است (بی واسطه ) دیرکت یا مستقیم ، اما ، در پارسی کهن ، گاه حرف اضافه بوده است
پادشاهی را ،حکایت کنند . = از پادشاهی … حکیمی را ، گفتند = به حکیمی گفتند . و….(سعدی و.. )
یک نشانه ، از سبک شناسی است . برای دوره هایی …
به کاربردن هر دو علامت ، باهم است . مانند : تکیه « بر» دیوار کج « را »
که دو علامت از دو نوع متفاوت « بر » و « را » آمده . که صحیح نیست .
تمثیل – در این قصیده ، مکرر ، به کار رفته …
مار همه جا ،کجرو است . به خانه خود راست رو
تمثیل کنایی ، تنبانش دوتا شده ….و از این قبیل
جناس – با اجزاء واژه « پر وانه » بازی لفظی شده . مثل 🙁 پروانه )،( پروا . نه) . ( پر ، وا ،نه)
تلمیح – خسیس (مولیر) . برمودا (ورطهء مثلثی ). عنکبوت ( اگاتاکریستی هدایت .ال احمد و…).
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):