🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیر دردی کش ما گفت به درسِ سحری
تا ابد گفته ی او را که زیادت نبری
عملِ صالح اگر نیست ، عبادت به جوی
از تو هرگز نخرد مردمِ صاحب نظری
هان میازار دلی را و دلِ خود خوش دار
بهترین توشه همین است به گاهِ سفری
تیشه بگذار و مزن ریشه ی خوبان خدا
با خبر باش کزین راه خطر دَرگذری
از پس پرده ی غیبم خبری می آید
ای که از فاجعه ی عقل کنون بی خبری
غیرتِ عشق بجوش آمده از وسعتِ ظلم
باش ، کز ظلم به یکباره نبینی اثری
نخریدی گهرِ عشق و در این می مانی
روزگاری که به بازار ، چه باید بخری؟
سیم و زر بهرِ تو ای خاسته از خاک ریا
من به عالم نفروشم که یکی چشمِ تری
در شکستِ گهرَم خویش مرنجان هرگز
صرفه زین کار عَبَث گفت که طارق نبری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (14):
مهر 9, 1397
درود برشما استاد و پدر عزیزم
بسیار زیبا و عالی
قلمتان نویسا
در پناه حق
پاسخ
مهر 9, 1397
سلام .و درود
سپاس از حضور دختر هنرمندم
در پناه خدا
پاسخ
مهر 9, 1397
سلام و درود داداش زیبا اندیشم
عالی بود همیشه شادباشیدو شاعر ????????????????????????????????????????????????????????????????????????????
پاسخ
مهر 9, 1397
سلام به خواهر عزیزم
سایه مهرت بر سرمان مستدام
درپناه خدا
پاسخ
مهر 9, 1397
درودها جناب استاد طارق
زیبا سروده اید
پاسخ
مهر 9, 1397
سلام و درود بر استاد حکیم
سپاس از حضور بسیار گرمتان
در پناه خدا
پاسخ
مهر 9, 1397
سلام و درودها استادگرانقدرم
بسیارعالی و آموزنده سروده اید
دستمریزاد…همواره موفق و پیروز باشید
در پناه خدا
پاسخ
مهر 9, 1397
سلام و درود بر جناب رفیعی
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا
پاسخ
مهر 10, 1397
درودها استاد گرامی. بسیارعالی
پاسخ
مهر 16, 1397
درودها حضرت استاد
نه تنها این غزل بسیار زیبا که اغلب غزل هایتان متاثر از حافظ شیرین سخن هستند و بی اغراق عرض کنم جاهایی آدم حس می کند که دارد یکی از اشعار حافظ را می خواند.هم بلحاظ روان بودن شعر و هم مضامین بلند وعارفانه ای که بر می گزینید.
قلمتان هماره نویسا باد
پاسخ
مرداد 23, 1398
از پس پرده ی غیبم خبری می آید
ای که از فاجعه ی عقل کنون بی خبری
غیرتِ عشق بجوش آمده از وسعتِ ظلم
باش ، کز ظلم به یکباره نبینی اثری
اثری خواندم به غایت استخوان بندی محکم و استواری داشت. خوش آهنگ بود. حامل پیامی ارزشمند و اثر گذار بود نیز…
از محضر شما همواره باید آموخت و این افتخار بنده حقیر است. درود بر شما
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام و درود بر جناب جلالی گرانمهر و عزیز
سپاس از حضور گرم و موثرتان
در پناه خدا
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام و درود
هان میازار دلی را و دلِ خود خوش دار
بهترین توشه همین است به گاهِ سفری
بهترین توصیه شما به ما همین است ………….مرنجان و مرنج ………….
عالی بود مثل همیشه…………🌹🍃🌷🍃🌺🍃🌸🍃💐🌹
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام و درود بر امید عزیزم
این غزل را سال های دور سروده ام فکر کنم 91 یا 92
اتفاقاتی هم افتاد که بیان آن در اینجا چندان مطلوب نیست.
سپاس از حضور گرمتان
در پناه خدا
🌿🙏🌿
پاسخ
مرداد 23, 1398
درود ها بر شما
جناب طارق نازنین
چه حکمت زیبایی در این غزل است
👏👏👏👏👏
…
وای از خوبی تو
چشم من و
بی بصری….🌹
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام و درود جناب معصومی عزیز
سپاس از حضور گرمتان
شما یک جهان محبت و عشق هستید
در پناه خدا 🍃🙏🍃
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام و احترام محضر استاد جانم
به به 👏👏👏👏👏
چقدر عالی
لذت بردم از شعر پاک و آسمانیتان استاد
واقعا بهره مند شدم از شعر قشنگتان
سر بلند و سلامت باشید به مهر
درود هاااا
💐💐💐💐🌿🍃🙏❤️
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام بر استاد عزیزم
جناب مهدی پور
وقتی بزرگ استادی شعری را بپذیرند جای خوشحالی ست
سپاس از حضور گر مهرتان
در پناه خدا شاد زی 🌿🙏🌿
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام استاد ارجمند
همیشه دلخواه
موفقیت شما آرزوی قلبی ماست
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام بر مهتاب آسمان ادب ایران
سپاس از حضور گرم و پر مهرتان
در پناه خدا 🌿🙏🌿
پاسخ
مرداد 23, 1398
… سلام استاد
عالی عالی است…
با این قاقیه، کمتر شاعری توانایی گفتن این گونه غزل را دارد…
دنیا کاش دل داشت
تا شخصیت برجسته ای مانند شما را عمر دوباره دوباره می داد که البته شما جاودانه اید…
پاسخ
مرداد 23, 1398
بی تو ای دوست که هرگز نتوان زیست که من
تا تو هستی ببرم لذت از این زیستنم
سلام و درود بر بزرگمرد وادی شعر و ادب
امیر عشق و درد
کامنت سرورم به این شعر آبرو بخشیده است
سپاس از حضور پاک و گرمتان
در پناه خدا 🌿🙏❤️🌿
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام هر چه فکر میکنم مولانا خراسانی نبود شاید تو بودن دوباره اویی در کربلای ایران …کاش روزی شمس ات شوم
پاسخ
مرداد 25, 1398
سلام بر امیر شعر و ادب
خاک پایت کاش بودم
مولانا اهل بلخ و خراسانی بود
و کلام آخر :
فداااااای تو طارق❤️🙏
در پناه خدا🌿🙏🌿
پاسخ
بستن فرم