🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چند تک بیت

(ثبت: 245973) اسفند 15, 1400 

 

…………………………………………………..
تو می روی و غصه می شوند خنده های من
بساط شکوه می نهی به روی شانه های من
………………………………………………..
وقتی که آمدی پر از امید می شوم
لبریز از حقیقت خورشید می شوم
…………………………………………………………
شده وقتش دوباره بر گردی آب حالا از آسیاب افتاد
فرصت یاوه رو به ویرانی ست دیگر از چهره ها نقاب افتاد
………………………………………………………..
سر رشته ی حکایت در دست دیگری ست
دیگر مرا چه جای ملامت شنیدن است
……………………………………………………………
هیج اتفاق تازه نمی افتد این دیار
نیلوفرانه در دل مرداب مانده ام
……………………………………………………..

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. فریبا نوری

    اسفند 15, 1400

    وقتی که آمدی پر از امید می شوم
    لبریز از حقیقت خورشید می شوم
    ……………………………………………………

    درود استاد گرامی

    🌷🌷🌷

  2. مسعود آزادبخت

    اسفند 15, 1400

    سلام و احترام استاد انصاری
    بسیار عالی بود
    برقرار باشید
    🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا