🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۸/۰۵ |
| تعداد شعر: | 244 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۱/۲۶ |
دلم که جامه دران گشت ای خدا چه کنم ؟
مرا که گم شده ام سوی ناکجا چه کنم
در این سراچه ی دون و میان همهمه ها
نگفته ام سخنی حال ، بی صدا چه کنم
چو در هوای رخت می کشم نفس مه من !
شدی چو بادِ خزان ، زار و بی نوا چه کنم
دلم به بودنِ تو ، بود دُرِّ بی همتا
کنون که گشته دلم مفت و بی بها چه کنم
گرم سوال کنند از تو بگو ، چه گویم من
منِ حزین، دراین اوج فتنه ها چه کنم
#مدینه_ترکاشوند_حدیث
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
فروردین 1, 1403
درود بر شما بانو ترکاشوند
سال نو مبارک
شاد و سلامت باشید🌺🌺🌺💐💐💐
پاسخ
فروردین 4, 1403
درود بر شما عزیز والامهر
ارجگذار محبتتان هستم
سال نو شما هم مبارک باشه
پویا و برقرارباشید وبمانید به مهر 🙏🌹
پاسخ
بستن فرم