🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مثل یک پَر بودی
سبک و شاد و رها
فارغ از حسرت دیروز و غمِ فرداها
تو جهانت جا شد
در نشیمنگهِ تاب
در پریدن وسطِ چاله ی آب
در کمی سُر خوردن
و به چرخیدنِ یک چرخ و فلک خندیدن
من ولی صد افسوس
که در ابهام و غمِ فردایم
و در آن حسرتِ دیروز که چون باد گذشت
ماندم و جا ماندم
از چمنزارِ “کنون”
کاش وقتی که جهان
همرهت میرقصید
ذهنِ من آنجا بود
و به آن “پوچِ پُر از حسرت و غم”
می خندید….
حمید گیوه چیان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
بهمن 21, 1402
درود و احترام
شعر زیبایی است در فضایی صمیمانه
سپاس که هستید🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 21, 1402
درود بر جناب یزدانی عزیز
افتخار بسیار بزرگی نصیب این حقیر فرمودید که با حضور گرمتان صفحه ی بنده رو منور کردید استاد.
بینهایت از بذل توجهتان سپاسگزارم.
مهرتان ماندگار
سلامتی و شادیتان را آرزومندم🙏🙏🙏❤️❤️💐💐💐
پاسخ
بهمن 22, 1402
بسیار عالی و زیبا بود… 👌🌹
درود بر شما
قلمتان سرسبز 🌿🍃
پاسخ
بهمن 23, 1402
درود بر جناب میلادی عزیز و بزرگوار
سپاس بیکران از حضور پر مهرتان
به مهر خواندید دوست من
لطفتان ماندگار🙏🙏🙏❤️❤️🌸🌸🌸
پاسخ
بستن فرم