🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در عصر ی که آفتاب
تا شانه در افق فرو رفته
خار بوته ها نیز
صاحب سایه های بلند می شوند
درد من
لبخند رضایت ابلهانه
به جان خود زخم زده گان است
تهی مغزان به رسمی متداول
همیشه مقابل را
شمال می دانند
و در فصل کوچ قوهای سپید
کلاغ ها ی سیاه
فرمانروایان دریاچه های یخ بسته اند
درد من
خنده آرامشی احمقانه
زیر وزن ثقیل نادانی است
لقمه های خیانت
جرعه های دروغ
بالش های خالی از سپید وجدان
بنفشه های بی ریشه
منم… گل حسرتی
خوراک بز و استر نمی شوم به فصل چرا
منم ریشه در تن کوه
تنها … ولی
معنای صادقانه
تند باد پرسشم
من
پاییز بی بارشم
(( گل حسرتی )) گلی است زیبا ، شبیه گل زعفران که در دامنه های زاگرس در اوایل پاییز پدیدار می شود . در مقابل خشکی و بی آبی و سختی هوا نیز بسیار مقاوم است . (( گل حسرتی )) در زمانی سر از خاک بر می آورد که تنهاست و هیچ گل دیگری در محیط نیست و هرگز گلهای بهاری را نمی بیند و در مدت حیاتش حسرت دیدن گلهای دیگر را دارد .از این رو است که بومیان به آن (( گل حسرتی )) می گویند .
امیر جلالی –
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
تیر 3, 1398
درود بر شما جناب جلالی عزیز
زیبا سرودید
زنده باشید به مهر
💐💐💐💐💐
پاسخ
تیر 3, 1398
جناب مهدی پور گرامی ، سپاس از حضور و همراهی شما و درود بر شما
پاسخ
تیر 3, 1398
زیبا بود
پاسخ
تیر 3, 1398
خانم نوری ارجمند ، سپاسگزارم و درود بر شما
پاسخ
تیر 3, 1398
سلام و درود
عالی ست
لذت بردم
در پناه خدا 🌿👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 3, 1398
جناب خراسانی بزرگوار بی نهایت سپاس از لطف شما و درود بر شما
پاسخ
تیر 3, 1398
سلام و درود
دستمریزاد
🌺🌺🌷🌺🌺
پاسخ
تیر 4, 1398
جناب بایبوردی سپاسگزارم از همراهی و حضور شما و درود بر شما
پاسخ
بستن فرم