🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تاوان تقدیر

(ثبت: 253957) آذر 24, 1401 
تاوان تقدیر

 

اینک ما درگذشتگانیم
با حسرت
در کینه ای سخت از خود
دست و پا زنان
از تاریکی خود ساخته گریزانیم
اینک در گذشت زمان
و هنوز
بر سینه خشکیده مادری نیمه جان
به عبس چنگ می زنیم
بر فراز چوبه پوسیده قضاوت
طناب ملامت را
هزار بار اگر حلقه زنیم بر گلو
عقوبتی به گزاف نرفته است
ای وارثان باغ سوخته
خاکتان اسیر پنجه بی ریشه گان
و آسمانتان تهی از ستاره و رنگ
اندیشه ای کنید
دستانتان
کی بوسه آشتی می زند
بر پیشانی زانوانتان
ای دختران بخت
بگشایید پنجره فرصت را
پروانه و گلبرگ و بنفشه ها را خبر کنید
عقربه ها به قفا نمی نگرند
جوان فرصت پیر می شود
بشنوید و ببینید
دیوان خرابه ساز بی وقفه تنوره می کشند
ما … چون پیکره هایی بی دست
و تیشه بر جان خورده
ترسیده و مات
استخوان سوز دردی را به تجربه نشسته ایم
دهان زخمهایمان
این سرنوشت سزاوار را شهادت می دهد
که خود چراغ راه را
به سنگ جهل فرو شکستیم
و حال در تاریک سرد و عمیق
به مرثیه نشسته ایم
شاید برای آخرین
با تو می گویم
توسن امید
پای می کوبد بر فراز تپه ای دور
و مرغ آمین
برای آواز واپسین
از شبنم لاله ها گلو تر می کند
تقدیر ، زاده تصمیم است
و فردایی نیست
جز امروزهای ورق خورده
چه بینهایت دلتنگم
چه بی اندازه بی تابم
نفس در هوای رهایی را

 

امیر جلالی – شنبه – 10/ اردیبهشت / 1401

 

 

 

 

نظرها 10 
  1. ما … چون پیکره هایی بی دست
    و تیشه بر جان خورده
    ترسیده و مات
    استخوان سوز دردی را به تجربه نشسته ایم
    دهان زخمهایمان
    این سرنوشت سزاوار را شهادت می دهد
    درودها نثار استاد جلالی ارجمندم باد
    از دردنوشته پر احساستان بهره بردم و با واژه واژه ی اندوهش هم دردی، از دل پاکتان تراوش شده بود و صادقانه ای پر احساس بود همراهش گریستم و برای آن مادر نیمه جان آرزوی بالهایی فرشته ای نمودم تا چنان سیمرغی بال بر سر فرزندانش به مهر بگشاید شاید بعید نباشد اگر هوای رهایی را با این همه آلودگی به ریه های بودنمان دعوت کنیم شاید باید هنوز امید داشت شاید آدمی برای همین به دنیا آمده است
    در پناه امن پروردگار برقرار و پیروز باشید

    • امیر جلالی

      آذر 27, 1401

      سرکار خانم یارعلی زاده ، حضور و همراهی ارزشمند شما موجب سپاس و تشکر است. همان که می خوانید و همراه می شوید و زبان مشترکی را دوباره یادآور می شوید از شما بینهایت تشکر می کنم . برقرار باشید و درود بر شما

  2. طارق خراسانی

    آذر 24, 1401

    و مرغ آمین
    برای آواز واپسین
    از شبنم لاله ها گلو تر می کند
    تقدیر ، زاده تصمیم است
    و فردایی نیست
    جز امروزهای ورق خورده
    چه بینهایت دلتنگم
    چه بی اندازه بی تابم
    نفس در هوای رهایی را

    سلام امیر عزیزم
    جلال عشق
    عزیز طارق

    چه قدر عالی
    از ابتدا تا به آخر حماسه در حماسه از هنر و شعور
    تقدیر، زاده تصمیم اَت و میرویم تا تقدیرمان را تغییر دهیم و خواهیم داد.

    به قدر این کهکشان شعرت دوستت دارم

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏👌🌹🌿

    • امیر جلالی

      آذر 27, 1401

      جناب خراسانی بزرگوار ، سرور عزیز و مهربانم ، بنده نوازی شما همواره دلگرم کننده و آموزنده است . از این بابت از شما سپاسگزارم . سایه شما مستدام و وجود نازنین شما از گزند بدخواهان و کج اندیشان، دور و در امان … درود بر شما

  3. جواد مهدی پور

    آذر 24, 1401

    درود بر شما جناب استاد جلالی عزیز

    از اثر با احساس پاکتان بهره مند شدم

    سوگمندانه سرودید

    سر بلند باشید به مهر

    💐🙏👏👏👏👏🌺🌹

    • امیر جلالی

      آذر 27, 1401

      جناب مهدی پور ، دوست عزیز و مهربانم ، از همراهی شما سپاسگزارم ، سربلند باشید و برقرار و درود بر شما

  4. طلعت خیاط پیشه

    آذر 24, 1401

    درود بر این قم زرنگار
    بسیار زیبا سروده اید
    💐💐💐💐🙏

    • امیر جلالی

      آذر 27, 1401

      سرکار خانم خیاط پیشه ، از همراهی ارزشمندتان بینهایت سپاسگزارم . سربلند و موفق باشید و درود بر شما

  5. درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
    بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
    قلمتان نویسا
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    • امیر جلالی

      آذر 30, 1401

      جناب مصطفایی عزیزاز همراهی ارزشمندتان بینهایت سپاسگزارم و یاد آن ادیب فرزانه همواره گرامی و ماندگار باد . درود بر شما

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا