🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در اطاقی ، به قدّ ِ تنهایی
غرق ِ افکار گونه گون بودم
گاه در فکر خنجر از پشت ُ
گاه از بخت ِ بد شگون بودم
زنده رودی که گم شد ُ من
در غم ِلاله های واژگون بودم
خوب میشد لب ِ پل ِ خواجو
پیش ِآن گیس گلابتون بودم
تو بگو صادقانه ای “منصور”
شاهد ِ آنچه تاکنون بودم
………………………………………………………………………………
اصفهان – منصور شاهنگیان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
اردیبهشت 21, 1397
سلامها استاد شاهنگیان
به به از این طبع گرم و صور خیال انگیز و زیبا.
تا ابد بسرائید به مهر
پاسخ
اردیبهشت 23, 1397
از لطف و عنایت حضرتعالی سپاسگزارم بزرگوار …
موفق باشید و سربلند استاد ارجمند …
پاسخ
اردیبهشت 21, 1397
درود بر شما گرامی
سروده ی خوبی بود
همیشه در اوج
پاسخ
اردیبهشت 23, 1397
خوشحالم مورد پسند شما قرار گرفت …
درودها بر شما …
پاسخ
اردیبهشت 22, 1397
سلام استاد شاهنگیان عزیز زیبا بود بزرگوار
پاسخ
اردیبهشت 23, 1397
درودها بر شما بزرگوار …
پاسخ
اردیبهشت 22, 1397
سلام و درود
عاقبت شما زاینده رود را وادار خواهید کرد دوباره سری به اصفهان بزند .
آفرین بر این پشتکار
در پناه خدا
پاسخ
اردیبهشت 23, 1397
کاش خداوند تفضلی و عنایتی بکند که
حقیقتا فاجعه نزدیک است …
با سپاس از شما بزرگوار …
پاسخ
اردیبهشت 23, 1397
قشنگ بود جناب شاهنگیان گرانقدر
درودتان
پاسخ
بستن فرم