![تابنده حیدری بافقی(ارغوان)](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_179.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تصور دنیای عظیم با باورهای رنگارنگ، طبیعتی از جهان که پر شده از تظاهر به خوشبختی. اندیشه های دور و دراز آدمی، سردرگمی شبها و احساس درد در شقیقه ی عالم که گویی گرفتار میگرن پوچی شده است. فریاد سیاستی گنگ که فضای سرزمین ها را پر کرده است و گوش عالم که پر شده است از بلوای جنگ ناتمام و نابرابر. تقابل تخته پاره ای با امواج خروشانِ فرهنگ و سکه های زنگ زده ته مانده ی تمامِ آنچه در خزانه ی انسانیت است آنهم به رسم پایبندی بعضی به اصول. کابل ها و امواج که سر در آخور ارتباطِ بشر کرده اند و حیف که از خرمنِ خویشاوندی تنها پرِ کاهی به جا مانده است به نام معاشرتِ باهم و بی هم. انسان که بویِ خوشِ محبتش را با شیشه های پر شده از گندابِ ساخت ِ بشر طاق زده است. عروسک های متحرک با رنگ و لعابِ شیک، درونی آکنده از ضایعات. ورایِ دانش و تفکر، جادویِ خودپسندی، زمزمه هایِ زیر لب: من برترم، …
فاجعه ای که در زمانی نامعلوم در تمامِ مکان ها، انسان را از انسان دور کرده است و محوریت هستی را از گردش بر مدارِ زندگی به گردش بر مدارِ مرگ ِ تدریجی افول داده است. تزریقِ مالیخولیایِ جبر به بدنه ی شعورِ آدمی…
خوانش: 436
سپاس: 8
تعداد نظر: 12
خوانش: 456
سپاس: 4
تعداد نظر: 6