🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تصورِ عموم از لحظه تير خوردنِ “مضروب” چيزي شبيه به سكانسهاي فيلمهاي هاليوودي است اما واقعيت كمي متفاوت است.
بسته به نوع اسلحه، به طور معمول هر گلوله هنگام ورود به بدن از فاصله نرمال؛ چيزي حدود ١/٥ كيلومتر بر ثانيه سرعت دارد و حامل (kinetic force) يا همان نيروي جنبشي است كه اين نيرو با وجود اندازه ٩ ميليمتري گلوله، ميزانِ قابلتوجهي دارد. هنگام برخوردِ گلوله به بدن، اندام شخص در واقع تبديل به سپري در جهت به پايان رساندنِ اين انرژي جنبشي خواهد شد، سپري از جنسِ گوشت و استخوان.
گلوله، طبق رسالت فيزيكيِ خود تنها زماني تصميم به توقف خواهد گرفت كه پس از ايجاد حفرهاي بزرگ در بدن، انرژي جنبشياش به پايان برسد يا از مسير خطيِ خود در بدن منحرف شود و به اندامهاي مختلف برخورد كند تا در نهايت قلب پولادينش به رحم بيايد و تصميم به سكون بگيرد.
در صورتی که گلوله به سمت مغز یا قلب شلیک شود، شانس زنده ماندن كمتر از ۹ درصد و اگر گلوله به جایی غیر از این دو ارگان حیاتی اصابت کند، امکان زنده ماندن بین ۸۰ تا ۹۵ درصد خواهد بود.
به عنوان مثال اگر گلوله به یکی از شاهرگهای دست یا یکی از شریانهای اصلی ران یا حتی رگهای زیر استخوانِ ترقوه قرباني اصابت کند، بدون شک دچار خونریزی شدیدتر خواهد شد و “خون ريزي” عامل ٩٠ درصد مرگ ها بر اثر تيراندازي است.
هر چند ماهیچه ها تا حدودی توانایی متوقف کردن خونریزی و مقابله با چنین شرایطی را دارند اما در صورتی که بدنِ شخص از داخل خونریزی کند کاری از دست ماهیچهها نیز برنخواهد آمد. در واقع در چنين شرايطي ماهيچهها فريب خواهند خورد، به نحوي كه گلوله؛ شریان ها و رگهای اصلی را قطع می کند بدون این که ماهیچهها، وخامت اوضاع را درک کنند. از ديگر مشكلات، ميتوان به ورود هوا از محل زخم و در نهايت از كار افتادنِ ريه ها نيز اشاره كرد.
اما حسِ گلوله خوردن چگونه است؟ این تجربه از “احساس سوختگی بسيار شديد” تا “احساسِ مورد اصابت قرار گرفتن توسطِ يك توپ(هماندازه توپ بیسبال)” متفاوت است.
اما بدترين احساس زماني است كه فردِ مجروح، بدن خود را غرق در خون ميبيند و هراسِ او از تماشاي اين صحنه، جريان خون و متعاقبا شدت خونريزي را افزايش خواهد داد.
اينها را نوشتم، چون در جايي زندگي ميكنيم كه دانستنِ اين چيزها، به طرز غمانگيزي ضروري است. به هر حال بد نيست آدم بداند هموطنش هنگامي كه با شليك نابهنگام گلوله، نداي “گرسنگي” را تنها تا “گُر” گرفتن توانسته است سر بدهد، چه ميزان درد را تجربه كرده است.
منبع: پی.او.وی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (1):