🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
انسانها بهطور پيشفرض به باقی ماندن در «روابطِ سادومازوخيستيك» علاقه دارند. زيرا « مفهومِ رابطه» اساسا به «هستیِ انسان» مرتبط است و از همین رو به نظر میرسد که در روابط، تا حدِ زيادي میتوان “تجربهی بودن” را دريافت كرد.
همانطور كه رونالد فيربرن_روانكاوِ برجستهی اسكاتلندی_ معتقد بود براي بعضی افراد، داشتنِ هر نوع رابطهای بهتر از نداشتنِ رابطه است.
اما در نقطهی مقابلِ «تمايل به باقی ماندن در روابطِ معيوب»، به مفهومي تحتعنوان «دلبستگيِ اجتنابي» اشاره دارد كه جان بالبی_روانكاوِ بريتانيايي_آن را تعريف كرده است.
بالبی میگويد: ما در قالبِ «دلبستگی اجتنابی»، افرادی را كه بسيار دوست داريم به آنها نزديك باشيم، از خود دور میكنيم يا رفتاری سرد با آنها نشان میدهيم.
بالبی علت اين رفتار را «آسيب ديدنِ توانايیِ اعتماد به ديگران در دوران كودكی» تعبیر میکند كه به دنبالِ آن، ما از همان كودكی تكنيك قطع رابطه را به عنوانِ گريزی براي حفظِ يكپارچگیِ شخصيتیِ خود آموختهايم.
در «دلبستگی اجتنابی» هر زمان كه در رابطه با معشوقمان با مشكل مواجه میشويم، بخش عمدهاي از نياز به «ترميمِ رابطه» را پشتِ لایهای از بیتفاوتی پنهان میكنيم و درست لحظهای كه میخواهيم نزديك باشيم، میگوييم سرمان شلوغ است، تظاهر میكنيم فكرمان جایی ديگر است، از جملات و عبارتهای سرد و نيشدار استفاده میكنيم و با تمام قوا نشان میدهيم كه كسبِ اطمينان و عادي شدن شرايطِ رابطه، آخرين چيزیست كه به آن میاندیشیم.
بالبی معتقد بود اگر عميقا به اين باور برسيم كه «تقاضا» از كسی كه به او علاقه داريم، امری كاملا ممكن و طبيعی است و به سادگي به مطرح كردنِ درخواستهاي خويش بپردازيم، تا حدی میتوان از «دلبستگیِ اجتنابی» رها شد؛ اما از ديدگاهِ او، رهايي اساسي از اين نوع دلبستگي، مستلزم روانكاویِ عميق است.
منبع: پی.او.وی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (2):