🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
راسِ نگاهِ منتظرِ من طلوع کن
پیش از غروبِ بغضِ غریبانه در غروب
از مشرقی که چشمِ تو در آسمان شود
می بارد از ترانه ی من واژه های خوب
درگیرِ یک تسلسلِ بیمارگونه ام
در من، طلوعت از لبِ دیوار آرزوست
چون پرده بیقرارِ توام پشتِ پنجره
چون کودکی که خنده ی بسیار آرزوست
تصویر می کنم که تن از خاک کنده ای
این آرزو نهایت رویای خانه است
بیش از هزار قرن اگر از تو بگذرد
یادت قرارِ خلوتِ این آشیانه است
ارغوان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
خرداد 1, 1395
سلام و درود
میلاد نور مبارک باد
دستمریزاد بانو…………………………………………………………………..
خرداد 1, 1395
سلام جناب خراسانی بزرگوار
حضورتان مایه افتخار است
سایه عالی مستدام
خرداد 1, 1395
درود فراوان
شعر زیبایی بود لذت بردم
فکر میکنم بعضی از کلمات را میشود اصلاح کرد
با احترام
خرداد 1, 1395
سلام دوست گرامی
از حسن توجه شما سپاسگزارم
زنده باشید
خرداد 2, 1395
بیش از هزار قرن اگر از تو بگذرد
یادت قرارِ خلوتِ این آشیانه است
سلام بانو
وقتی اخرین جملات ( سطرها ، مصراع ها و …) شعری اثر گذار و دلنشین باشن ، حال و هوای حاصل از خوندن اون شعر در وجود مخاطب ماندگارتر خواهد بود و چه بسا تا ساعت ها ذهنش رو به خودش مشغول نگه داره .
بیت پایانی این شعر زیباتون ، چنین خصیصه ای داشت …
برقرار باشید
خرداد 2, 1395
سلام جناب دانایی بزرگوار
از لطف و مرحمت جنابعالی بسیار سپاسگزارم
برقرار باشید
خرداد 2, 1395
عرض سلام
بسیار زیبا بود . مرحبا
در پناه حق
خرداد 3, 1395
سلام سمانه جان
سپاسگزار مهربانی تان هستم
زنده باشید