🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
باران!…تمام نغمه ها آئینه دارِ توست
حتی سکوت سنگ…هم آوای تارِ توست!
جنگی برای بودنت در آسمان به پاست
خیلِ عظیم اَبرها قَدّاره دار توست
در زیر بوسه های تو لُختند ساقه ها
هر شاخه ی برهنه ای بی بند و بار توست
در بند و حصر خانگی هرگز نمی روی
جغرافیای کشورم در اختیار توست!
باران!…هوای تازه را تحریم کرده اند
دنیا برای گفتگو در انتظار توست
هر چند شهرمان تو را مسموم می کند
آسوده باش عاقبت دریاااا مزار توست!
آشوب کن به هم بزن سیلی روانه کن
شهر سیاه قصه ها در اختیار توست
هرگز به دست های دعا اعتنا نکن
دستان رو به آسمان در سنگسار توست
آشوب کن به هم بزن پایان قصه را
چنگیز خوب قصه ها این کار کار توست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (11):
خرداد 4, 1398
درودتان🌺
احسنت🌺 بسیار خوب
به پاست یا برپاست؟
پاسخ
خرداد 4, 1398
کارتان شروع خوبی دارد ولی گاهی اسب سرکش سرایش، نا مهار می شود هم در وزن و هم معنا مثلا در بیت سوم.
مهارش که کنید، کارتان عالی ست.🌺🌺🌺
پاسخ
تیر 18, 1398
سلام به برادر مهربانم سپاس از لطف و محبت شما عزیز گرانقدر.
ممنون از نقد و نظر شایسته شما و سعی می کنم در محضر شما عزیزان بیاموزم بهترین ها را.
یا هو.🌺
پاسخ
خرداد 4, 1398
سلام بر لیلای عزیز و پاره جانم
کجایید ؟
چقدر کم پیدا!
شاید به خواب دیده که دل تنگ شعر توست
خیلی خوش آمدی
بنا بود حضور بیشتر و مدامی داشته باشی
غزل زیبایی ست مانند تمام آثارت عالی،ست
دختر شاعرم در پناه خدا شاد و تندرست باد 🌿❤️❤️❤️🌿
پاسخ
تیر 18, 1398
سلام به استاد مهربانم پدر عزیزم.
شرمنده ام استاد زندگیست دیگر گاهی آنقدر حضور دارد که دیگر جایی برایم باقی نمیگذارد. 😊
در خدمت پدر مهربانم هستم.
مراقب خودتان باشید.
یا هو.
🌺🌺🌺🌺
پاسخ
خرداد 4, 1398
سلام لیلای عزیزم
خوشحالم که پس ازمدت ها شعری از تو می خوانم
شعر زیبا و دوست داشتنی است
وزن به نظرم در چند جا بازنگری و اصلاح می خواهد شاید هم من وزن دقیق شعر را پیدا نکرده ام .
🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 18, 1398
سلام به فریبای عزیزم استاد نازنینم. 😍
عزیز دلی و خودت خوب میدانی چقددددر دوستت دارم.
بله وزن جاهایی لنگ می زند اصلا وزن سختیست اما اگر می خواستم وزن را تغییر دهم باید کل شعر را تغییر می دادم و آنگونه که باید نمی توانستم حرف دلم را بزنم.
یعنی مفهوم شعر هم به ناچار تغییر می کرد.
مراقب خودت باش عزیزم.
یا هو❤️
پاسخ
تیر 21, 1398
درود و عرض ادب
بانو صالح گرانقدر
…
چقدر برکت دارد
عطش کویر
تا بدانم
باران، غنیمت است
صحرای تشنه لبان را
بگذار کمی دیگر بنوشم
جرعه جرعه های زلال باران را…
💐💐💐💐
در پناه خدا
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام بر استاد بزرگوارم برادر مهربانم.
خیلی خوشحالم از حضور گوهر بارتان در این محفل ادبی پاک ☺️
برای شما بهترین ها رو آرزو دارم.
مراقب خودتون باشید و بسرایید.
یا هو💐
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام به مهربان برادرم استاد بزرگوارم.
در محضر شما عزیزان شاگردی می کنم.
سپاس از لطف و محبت شما عزیز گرانقدر.
در پناه مهربان بی همتا برقرار باشید.
یا هو.💐
پاسخ
تیر 23, 1398
خواب تو را دیدم گمان بردم که باز باران گرفته است روی کتاب فارسی بچگی هایمان باز باران با ترانه میزند بر بام خانه
یادم آرد
پاسخ
مرداد 22, 1398
درود برلیلای نازنینم
باز خواندمت به زیبایی اندیشه ات ستودنیست
جایی دیگری خوانده بودمت ارزش چندبار خواندن را داشت عزیزم
قلمت نویسا
برقرار باشید به مهر حضرت دوست 🌷🌷😘😘
پاسخ
بستن فرم