خوشه ی چـشم تو پرویـــن ِ نیاز است
می کـُـشد باز ولـی بنـــده نــواز است
گوشــه ای دارد اگــر دست مسافــــر
پنجه در پنــجه دلش زمیــنه ساز است
نه بیـات است نــه آن گوشه ی ماهور
پرده گـردان دلــم مـَل مـَل نـــاز است
کفـــِر کــافـر شـــده ای بـاز مــُعمـّـا
بهترین کوک جهان زخمــه ی ساز است
سینه ام پـُـر شــده از دسـت تو یاغـی
صحبت از تو به یقین مسـئله ساز است
سر کشی دارد اگـــر کوچــه ی افــــرا
باز هم مـــرغ سحر شــعـبده باز است
فصل ما سخت ترین نــیمه ی جان شد
هر کجا رفــت یقـین آینــــه ساز است
مطلـــــــع شعر همـن بیت سخن بود
خوشه ی چشـــــم تو پروین نیاز است
اسفند 4, 1401
نبودن
ترس دارد
جای خالی
شوخی نیست
بمان
من نوزده میشوم
تو بیست
«م.م»
فاضله هاشمی غزل
👌👌👌👌👌👌
سلام دختر عزیزم
شعر تو عالی ست
در پناه خدا 🌱❤️🌹👌👌👌👌👌👌🌹❤️🌱
پاسخ
اسفند 7, 1401
سلام سپاسگزارم استاد عزیز
پاسخ
اسفند 4, 1401
بُودی و بُودم، نبُودی صَــرفِ نابُودی شدم
فعلِ بُودن بعدِ تو اینگونه مَصرف میشود!
سیدمحمدرضالاهیجی
ساکوتی.هند
پاسخ
اسفند 7, 1401
زیباست
شعر
صدای بهار
در حنجره اسفند است
بی تو
فروردین نمیشود
👏👏👏
پاسخ
اسفند 4, 1401
درود🌹🌹
پاسخ
اسفند 7, 1401
سپاسگزارم مهربان 🌹
پاسخ
بستن فرم