🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شنیده ام که به راهی برای دیدارم
نشسته ام به رهت دیده بر نمیدارم
در امتداد نگاهت سبد سبد گل یاس
بغل بغل غزل عاشقانه میکارم
رمق نمانده ولی جرعه ای ز مهر تو بس
اگر طبیب تویی من هنوز بیمارم
غزل حکایت دل بشنو این شکایت دل
کمر چنین ز چه رو بسته ای به آزارم
به قصد دیدنمی یا به عزم جنگ و ستیز
بیا که مَیلِ تو با جان و دل خریدارم
فقط هوای تو دارم فقط خراب توام
تو عشق اوّل من باش و آخرین بارم
…………………………………………………..
سلام و سپاس محضر اساتید بزرگوارم
خرسندم فرصتی اندک نصیبم شد به
بهانهء نشر غزلی کوتاه علاقه و ارادت
خالصانه ء خود را خدمت یکایک سروران
معظم علی الخصوص حضرت طارق عزیز ابراز نمایم.
لکن اگر فرصتی مجدد مقدور شد
دیدگانم را با جوهر شیرین نظرات محبت آمیز
ونقدهای سازنده ء اساتید ارجمندم
خواهم شست وگرنه کوتاهی حقیر را به
دلیل مشغله ء کاری آغاز سال جدید به
بزرگواری خود ببخشید
۱۳۹۶/۱/۱۵ارادتمند شما جلال پورسلیمانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):