🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آل سقوط (قسمت سوم)

(ثبت: 6074) خرداد 9, 1397 

ادامه آل سقوط قسمت سوم

ادامه گفتگو با پیامبر اسلام (ص)

یا محمد مکه دیگر امن نیست
در حجاز عقد پسر هم ننگ نیست

رفتی و اسلام نابت خاک شد
مکه با خون مسلمان پاک شد

خاندان پاک تو مظلوم رفت
یادگارت فاطمه معصوم رفت

نه فقط قرآن که کل دین تو
هم کتاب هم عترت و آیین تو

جملگی بر نیزه آل سقوط
شیعه کشتن گشته تکلیف یهود

یا محمد کشورت ویران شده
حج دگر بازار این دیوان شده

نان و خرما نیست در خان سعود
منتشر کردن غدیر افسانه بود

باعث خون حسین شد محترم
خون عشاقت مباح اندر حرم

قتل دختت فاطمه بی اعتبار 
مهر تایید یهود بر این تبار

ثروت اندوزی،تجمل باب شد 
عشق و فرهنگ و هنر ناباب شد

جز هوس ،شهوت،ریا،دوز و کلک
دست،،،،،در هر روزنی هر جا سرک

نیست دیگر در عرب نام آوری
سرزمینت پاک از دینت بری

غاصبانی پاچه خوار صهیونیسم 
مسجدت وقت اذان دلشاد نیست

خاک غم پاشیده اند در ملک تو
دل کباب بقعه خاموش تو

جنگ پول و جنگ شهوت جنگ نفت
مکه جولانگاه یک عده سلفت

نی بلالی هست در وقت نماز
نی علی و آن دلیری های ناز

فتح خیبر کسر شان این ددان
عشق مولا جُرم در نزد بدان

نام خود کردند ملک و میهنت 
دست بیعت داده اند با دشمنت

بر سر سجاده ها می میزنند 
امتت را ساده گردن میزنند

حق زن بی معنی و شیطانی است
مهر اهل بیت تو نفسانی است

از رگ و ریشه مرامت را زدود
خاندان نکبت آل یهود

ه……………………….
عاقبت این گرگ زاده گرگ شد
عدل تو آنجا دگر برپا نشد

تازه فهمیدم حسین (ع) حرفش چه بود
تازه فهمیدم حسن (ع) دردش چه بود

از تو مانده یک بقیع خون جگر 
منزوی،هر روز هم تاریک تر

نور ایمان تو را دزدیده اند
نزد شیطان،،،نیک ،،تعلیم دیده اند

نام تو در پرچمی افراشتند
عشق سفاکی به دل ها کاشتند

ه…………………………………………نقل قول 
(هر که را کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش)

باز اُمیّه ،،باز نیرنگ و فریب
باز دربار ابی سفیان و ریب

باز هم دوران تلخ جاهلی 
در مسیر روشن حق کاهلی

خر همان خر ،،گشته پالانش عوض
کُلُهُم دارند،با راهت غرض

جای سوسمار و ملخ خون میخورند
این جماعت از خوارج بدترند

زنده دختر دفن میکردند و بس
بعد آن هر کس روان از پیش و پس

دختران هستند،،،،لیک وجدان و دین
هر چه آبادی که بودش در زمین

زنده در گور هوس مدفون شده
دختران در حصر این قارون شده
ه…………………………………………
پایان قسمت سوم ……علی احمدی …..حادثه

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):

نظرها
  1. رضا زمانیان قوژدی

    خرداد 10, 1397

    سلام و درود استاد احمدی نازین

    طبق معول زیبا و بر آمده از دل و لاجرم دلنشین و زیبا.آفرین بر شما. 

    مثنوی زیبا و دزستی است.فقط معنی واژه "سلفت" را متوجه نشدم.

    مانا باشید…یاعلی

    • علی احمدی

      خرداد 12, 1397

      عرض ادب بیکران استاد …سرور ‌‌..‌حامی و برادر عزیزم جناب زمانیان همانطور که پیشتر عرضه داشتم خدمتتان تاخیر در پاسخ را از سوی بنده به حساب کسالت  نفس گیر حقیر بگذارید نه خدایی ناکرده جسارت به اوامرتان قربان خیلی از این بابت روسیاهم …..

      منظور حقیر به کسر (س) و (ل) و سُکن (فا و تا) بوده یعنی سَلَفت که اشاره به سَلَفی هایی نمودم که در ابتدای ظهور اسلام دنبال دین سازی های مختلف در برابر پیامبر بوده و ریاکارانه با عوام فریبی و سفسطه های شیطانی به ظاهر معقول مردم عامه را می فریفتند ……..‌‌

      تاریخ پیدایش اسلام …..

  2. Z .M

    خرداد 11, 1397

    درود برشما جناب احمدی گران ارج

    بسیار زیبا و عالی

    با اجازه شما جناب احمدی ،جواب جناب زمانیان ،فکر کنم منظور جنابعالی  از سلفت (کثافت،ناپاک) باشه ، چون  سلفت یعنی قدیم در حمام ظرفی مسی بود که افراد آب دهان و…. می ریختن تا آب خزینه کثیف نشود. نمی دونم جواب همین هست یا نه.

    قلمتون هماره مانا و نویسا

    در پناه حق

    • علی احمدی

      خرداد 12, 1397

      درود بر شما البته درست فرمودید لکن منظور حقیر به کسر س و ل و سکن فا بوده یعنی سَلَفت که اشاره به سَلَفی هایی نمودم که در ابتدای ظهور اسلام دنبال دین سازی های مختلف در برابر پیامبر بوده و ریاکارانه با عوام فریبی و سفسطه های شیطانی به ظاهر معقول مردم عامه را می فریفتند ……..‌‌

      تاریخ پیدایش اسلام …..

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا