آل سقوط (قسمت پنجم)

قسمت پنجم و آخر آل سقوط

دشمنان دین و دنیا و بشر
رهزنانی جانی و پر دردسر

هم قسم با شخص شیطان رجیم
نه حدود و احترامی نه حریم

دشمنی با اهل بیتت گشته دین
توسنش ،،آل سعودی کرده زین

روسیاهم کربلا هم مبتلاست 
رسم این دیوان در آنجا هم رواست

من ضعیفم سرورم نالان مشو
من غلط کردم چنین گریان نشو

جان مولایم علی آرام باش
کربلا امن است یاد شام باش

از دهانم جست معافم کن عزیز
نازنینم خون ناچیزم بریز

کربلا گفتن نباشد کار من 
جوی خون می پاشد از افکار من

اسلحه،،،بمب و تفنگ در کار نیست
مردمانش جز زیارت کار نیست

آفتابش گرم و آرامش به راه
وضع خوب است عفو کن دیگر مرا

کربلا خوب است تا ما زنده ایم
با حسین (ع) تا انتها پاینده ایم

شرح حال قوم منحوس یهود
کرده افزون درد و درمانی نبود

گشته باطل حق و حق باطل شده
عمروعاصی در عرب ظاهر شده

ه………………………………….
تجدید پیمان با پیامبر اسلام (ص)

غم مخور در میهنم پاینده اند
جانشینان خدایت زنده اند

لشگری گمنام امّا پُر شَرر 
دیر نَبوَد صبح زیبای ظفر

لطف کردی بر من ای آقای من
بی قضاوت گوش دادی نای من

درد دل امروز بیش از حد شود
باعث تعقیب و شاید حد شود

این سکوت اُمّتی بود و شکست
هر چه بادا باد ای زیبا پرست

رو و آسوده بخواب نیلوفرم 
تا قیامت در رکاب حیدرم

مردمانم جملگی در انتظار
میرسد فصل بهار لاله زار

ما هنوز در بیعتیم با فاطمه(س)
دور این دیوان بیابد خاتمه

پرچم سبز ولایت همچنان
خار تیزی بر عیون کافران

روز هجران و شب فقدان یار
شیعه آل علی در انتظار

گرچه گاهی اندکی کج میرویم
در نهایت راه منجی میرویم

گوشمان فرمانبر اذن ولی ست
راهمان با نور تو آخر جلیست

ه………………………………….
این شب تیره به پایان میرسد
با ظهورش حق به حقدارش رسد

شب خوش ای بنیانگذار عدل و داد
شب خوش ای بابای انسان های راد

بر تو شب خوش ای بقیع پُر شرر
حفظ کن گنجینه ناب بشر

لعنه الله علی آل سقوط 
دم به دم لبیک بر خصم یهود

در نهایت عشق جاری میشود 
موسم باد بهاری میشود 

این زمستان پر از ناباوری 
عاشق سبز قناری میشود

خوشه سرد تگرگ بی حیا
عاقبت مغلوب گُل ها میشود

عاقبت از شوق مهر سبزه زار
جای زاغان پُر کبوتر میشود

ه…………………………………
مینویسد حادثه تا زنده است
بعد من هم این قلم پاینده است

ه……………پایان التماس دعای خیر 
علی احمدی شیعه ابوتراب ………حادثه